Sunday, January 31, 2016

كمپين افشاي «انتصابات» هفتم اسفند



هموطن عزيز
همه مي دانند كه انتخاباتي در كار نيست و هر چه هست؛  «انتصابات» خامنه اي است؛ اما خامنه اي مي خواهد با هر نيرنگ  و فريبي اين انتخابات را مهندسي كرده و از صندوق هاي خالي ميليون ها راي بيرون بياورد. خامنه اي با هر راي كه از صندوق در مي آورد؛ براي قلع و قمع مخالفين، براي اعدام هاي بيشتر، براي محكم كردن زنجير اختناق و ديكتاتوري آخوندي؛ براي سركوب زنان؛ براي خفه كردن صداي بيكاران، براي نپرداختن حقوق كارگران و زحمتكشان و ...  «مشروعيت» كسب مي كند
هموطن عزيز
ما مي خواهيم با افشاي حوزه ها و صندوق هاي خالي،  اين انتصابات نمايشي را در سطح بين المللي رسوا كنيم و نشان بدهيم كه اين نظام مشروعيتي ندارد و مردم ايران اين نظام را نمي خواهد
شما مي توانيد با ارسال يك گزارش، يك عكس يا يك فيلم از حوزه هاي انتصابات، به اين كمپين ايراني به پيونديد و دست ما را پر كنيد
آدرس ما در تلگرام
@nahmadi313

به كانال تلگرام ما بپيونديد
https://telegram.me/onlinepress
براي آشنايي بيشتر با سازمان مجاهدين خلق ايران به كانال بدانيم بپيونديد
https://telegram.me/channel_50sal
آدرس اينستاگرام ما
https://www.instagram.com/nahmadi313

بسيار ضعيف، ناتوان و شكننده


چند خبر

حسن خمینی: «بنا بر درخواست مردم و بزرگان، اعتراض می‌کنم/ وي گفت؛ تلقي اینجانب آن نیست که شکایت مسیری جدید را بگشاید و لذا بر آن باورم که اگر آقایان نتوانستند از شهادت مراجع و علما و درسها و نوشته‌ها به احراز برسند، بعید است بتوانند در آینده نیز به چنین مهمی دست یابند
سید مرتضی بختیاری معاون امنیتی دادستان کل رژیم رد صلاحیت شدگان توسط شورای نگهبان را تهدید کرد که اگر موجب تشویش اذعان عمومی شوند تحت تعقیب قرار می‌گیرند وي گفت: «این افراد می‌دانستند رد صلاحیت می‌شوند اما با این نیت ثبت‌نام کردند تا به‌عنوان اهرم بر علیه شورای نگهبان از آن استفاده کنند و این جفای به انقلاب و نظام است و اگر این اقدام آنها موجب تشویش اذهان عمومی و چنددستگی شود قطعاً قابل تعقیب قضایی بوده و از دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی درخواست دارم جلوی این رفتارها را بگیرند تا برای نظام هزینه‌ای نداشته باشد
آخوند صدیقی در نماز جمعه تهران: «آنی که مهم است، توجه به مسأله نفوذ است. نکند خدای نخواسته، یکبار دیگر شاهد مجلسی باشیم که بیانیه آمریکا در آنجا خوانده بشود. نکند شاهد خبرگانی باشیم که آنجا هم رتبه‌اش پایین بیاید و میدانی (بشود) برای زورآزمایی این گروه و آن گروه. عوض این‌که حامی‌ باشند، یار باشند، بروند آنجا بار باشند، قداست شکنی بکنند، دشمن شاد بکنند..... هم در مسأله مجلس، هم در مسأله خبرگان، از این‌که شورای محترم نگهبان، عده‌یی را صلاحیت‌شان احراز شده، این برای ما رفع تکلیف نمی‌شود. چشمهایمان را باز کنیم از گذشته‌هایمان عبرت بگیریم، از وجود بعضیها در خبرگان که همان کمشان هم بسیار گزنده و غیرقابل تحمل بود، مردم در این مرحله باید حساستر از مراحل قبل ببینند که لیستها از چه منابعی تأمین می‌شود و انشالله مجلسی حفیظ و امین تشکیل بدهند

نتيجه

باتوجه به بي واكنشي باند رقيب در برابر حذف گله اي  كانديداها،  به نظر مي رسد كه خامنه اي خيز برداشته است كه بقیه عناصر باند رقیب را در جریان نمایش انتخاب حذف كند و اينكه حتي حضور كم آنها را نمي توانند تحمل كنند. همانگونه صديقي مي گويد: کمشان هم بسیار گزنده و غیرقابل تحمل است
وقتي خامنه اي تحمل سرسپرده ترين مهره هاي كليدي نظام را در مجلس ندارد، بسيار واضح است كه «بسيار بسيار بسيار ضعيف و ناتوان و شكنده است و اين همان پيامي است كه غرب، كشورهاي منطقه و بخصوص مردم ايران آن را بعد از زهر اتمي خوب مي گيرند

به كانال تلگرام ما بپيونديد
https://telegram.me/onlinepress
براي آشنايي بيشتر با سازمان مجاهدين خلق ايران به كانال بدانيم بپيونديد
https://telegram.me/channel_50sal
آدرس اينستاگرام ما
https://www.instagram.com/nahmadi313

Friday, January 29, 2016

ارزيابي از سفر روحاني به فرانسه


سفر روحاني در فرانسه به پايان رسيد و به ايران برگشت؛ مي خواهيم يك ارزيابي از اين سفر داشته باشيم؛ اينكه دنبال چه اهدافي بود و تا چه حد توانست به آنها برسد؟
اهداف سفر روحاني
-    نظام آخوندي به ويژه باند روحاني ـ رفسنجاني زهر اتمي را خوردند تا با كنار زدن تحريمها راه نفسي برايشان باز شود/ اين باند براي نجات نظام از گرداب سرنگوني؛ خط و استراتژي تعامل با غرب را دنبال مي كنند؛ يعني تئوري آنها اين است كه تنها با آويزان شدن به غرب (بكسل كردن كشتي در گل نشسته نظام به غرب)  مي توان نظام را از منجلاب كنوني‌اش خارج كرد
 
-     مهمترين و ماديترين هدف روحاني در اين سفر، برداشتن تحريمها در شروع از طريق اروپا بود و همچنين بتواند با كسب وجهه براي خود؛ از آن در جنگ باندي و جنگ انتخاباتي بهره برداري كند.
ارزيابي سفر
براي ارزيابي بهتر به چند خبر نگاه مي كنيم
-    در استقبال رسمي از روحاني ميبايست رئيس جمهور حاضر ميشد ولي اولاند حاضر نشد و فابيوس وزير خارجه از روحاني استقبال كرد كه در عرف ديپلوماتيك يك توسري و تحقير محسوب ميشود.
-    در فرانسه هميشه يكي از شاخصهاي سنجش احترام گذاشتن به طرف مقابل؛ برنامه ضيافت آن مي باشد كه فرانسه اين بار ضيافت ناهار كه رسمي ترين پروتكل فرانسوي است را از برنامه حذف كرده بود
-    فرانسه همزمان با حضور روحاني در فرانسه به مقاومت ايران اجازه برپايي يك تظاهرات ضد روحاني را داد و اين در حالي بود كه روحاني و حكومت ايران همه تلاش خود را كرد تا اين جلوي اين تظاهرات را بگيرد. به ويژه اينكه فرانسه در آماده باش بود و برايش هم خيلي مشروع بود كه اجازه اين تظاهرات را لغو كند ولي اين تظاهرات نه تنها لغو نشد بلكه تظاهرات به شكل باشكوهي برگزار شد
-    در اين تظاهرات علاوه بر انبوه هموطنان و ايرانيان، حضور شمار زيادي از شخصيتهاي سياسي و برجستة فرانسوي، از منتخبان مردم فرانسه، از نمايندگان پارلمان و سناتورها، تا شهرداران و. . . شركت داشتند. در واقع پاريس را به يك رويارويي ميان مردم و مقاومت ايران و نظام آخوندي تبديل كرده و تمام دنيا به چشم ديدند كه اين نظام و رئيس جمهورش تا كجا مورد تنفر مردم ايران هستند؛ بخصوص اينكه روحاني حتي نتوانست 50نفر را در حمايت از خودش در ورود به فرانسه بسيج كند و اين حالي بود كه در اين تظاهرات چند هزار نفر شركت داشته و 4كيلومتر راهپيمايي خياباني داشتند
-    اين تظاهرات ابعاد شگفت انگيزي از در رسانههاي فرانسه و رسانههاي بينالمللي به ويژه رسانه‌هاي عربي انعكاس پيدا كرد منجمله: مانند: خبرگزاري فر انسه / خبرگزاري رويتر / خبرگزاري آسوشيتدپرس / نیویورک تایمز / واشینگتن پست/ سايت صداي آمريكا/ تلويزيون بي بي سي / تلويزيون فرانس 24 / تلويزيون يورو نيوز / -    تلويزيون الجزيره / تلويزيون المستقبل / روزنامه الحيات- لندن/ روزنامه اليوم- عربستان / تلويزيون نيل مصر / تلويزيون المدي / تلويزيون الاخباريه / تلويزيون اسكاي نيوز عربي / روزنامه الزمان عراق / ميدل ايست آنلاين/ تلويزيون الغد العربي / تلويزيون البابليه / تلويزيون التغيير/ تلويزيون العربيه/ تلويزيون الحره / روزنامه الشرق الاوسط- لندن / سايت اليوم عربستان/ روزنامه عكاظ(عربستان)  / تلويزيون العربيه الحدث لندن / تلويزيون اورينت/ تلويزيون اون/ تلويزيون الرافدين / سايت يوروپ آنلاين - سايت ماني ماركت يو. كي -سايت گلوبال پست -سايت اينترنشنال بيزنس تايمز -سايت كويت تايم. / سايت ايلاف- لندن. . . . .
-    روحاني بخش قابل توجهي پول آزاد شده بعد از برجام (55ميليارد)  را صرف بستن قرارداد در ايتاليا وفرانسه كرد و به صورت مشخص در سفر فرانسه 15ميليارد دلار قرارداد اقتصادي بست

نتيجه
-    روحاني در سفر به ايتاليا و فرانسه چندين ميليارد دلار قرار داد امضا كرد و اين در حالي است كه كارشناسان اقتصادي مي گويند اين نوع قرار دادها اساسا دردي از درد‌هاي بي درمان اقتصاد ايران را حل نمي كند و براي سرپا كردن اقتصاد ايران به يك «تريليون دلار» سرمايه گذاري نياز مي باشد
-     بعد از زهر اتمي، غرب و آمريكا در صدد خوراندن زهر موشكي، زهر منطقهيي و تروريسم و زهر حقوق بشر به كام نظام هستند و به هيچوجه قصد سرمايه گذاري روي بنيادهاي اقتصادي در ايران را ندارند چرا كه با وجود خامنه اي و سپاه و. . . هيچ احساس امنيت براي سرمايه و سرمايه گذاري وجود ندارد
-    روحاني در سفر به فرانسه هم چوب و هم پياز را خورد و هم صد تومان را داد و برگشت؛ يعني هم چندين ميليارد پول را باي داد و هم با تظاهرات عظيم ايرانيان مواجه شد و هم با انعكاسات بسيار گسترده اي كه اين تظاهرات يافت؛ رسواي عام و خاص در عرصه بين المللي و منطقه اي شد

تظاهرات بزرگ نه به روحاني در پاريس با موفقيت به پايان رسيد

روزنامه‌های نیویورک تایمز و واشینگتن پست خبر تظاهرات بزرگ نه به روحانی را منعکس کردند.

این منابع نوشتند: بازدید روحانی از فرانسه با اعتراضهایی همراه بود. مجاهدین خلق ایران در پاریس تظاهراتی برگزار کردند. 61 قانونگذار فرانسوی در نامه‌ای سرگشاده به اولاند پرونده حقوق‌بشر رژیم ایران را با افزایش اعدامها محکوم کردند. این قانونگذاران ”استراتژی بحران “رژیم ایران در خاورمیانه را هم محکوم کردند
 








Tuesday, January 26, 2016

برو بيرون تو اي شيخ اعدام

برو بيرون تو اي شيخ اعدام

تو اي شيخ اعدام برو بيرون

تبهكار بدنام برو بيرون

شيخ شياد عصر تو گذشته

سرنگوني به خود نوشته

ما طلسمتون رو شكستيم

هم صداييم همه با هم هستيم

تو يه گرگه تو پوست ميشي

كه به دست ما رسوا مي شي

اي كه كردي خاك ما رو ويرون

حالا گوش كن به صداي ايرون

برو بيرون

جاني بدفرجام زموني

قاتل صدها پيرو جووني

قاتل نفت و تشنه خوني

فكر مي كني اينطوري مي توني عمرتو طولاني كني اما

فايده نداره دوز و دغل ما بر نمي داريم دست از سرتون

گمشيد از ايران با رهبرتون

پس مي گيريم ما عشق و اميدو

پرچم سرخ و سبز و سفيدو

برو بيرون تو اي شيخ اعدام

تو اي شيخ اعدام برو بيرون

تبهكار بدنام برو بيرون

Sunday, January 24, 2016

بر تو آن رود كه بر رژيم پهلوي رفت!


هرچه به روزهاي انتخابات نزديك تر مي شويم؛ جنگ و دعوا بر سر هژموني و قدرت بين دو باند نظام بيشتر مي شود و شليكها مستقيم تر مي شود. سوال اين است كه اين منحني تا  كجا بالا مي رود؟ نقطه عطف منحني كجاست؟ اين منحني كجا مي شكند؟
نگاهي به چند نمونه:
-    مردم سالاري 3بهمن/ رفسنجاني: «زماني که مردم به دلايل مختلف از شيوه مديريتي رژيم پهلوي به تنگ آمده بودند وارد صحنه مبارزه شدند و تا پيروزي نهايي، لحظه‌اي دست از مقاومت و ايستادگي برنداشتند. توجه نکردن به خواست مردم، در درازمدت عواقب بدي به دنبال داشته و اين امر با دين مبين اسلام نيز منافات دارد»
-    حساب تلگرام رفسنجاني: «اگر اسب‌ها اجازه مسابقه نداشته باشند، هر قاطری به خط پایان خواهد رسید!»
-     احمد خاتمي :  «شما كه اهانت كنيد زير مجموعه تون هم يكي پس از ديگري جرئت پيدا مي كنند، اگر ملك ز باغ رعيت خورد سيبي- درآورند غلامان درخت از بيخ». / « فضا كه غبار آلود شد زمينه ساز فتنه مي شه، آنوقت كي ميخواد فتنه را جمع كند؟»
نتيجه
-    اگر چه رفسنجاني، بيشتر از همه حواسش جمع است كه پاي طرف سوم و مردم به معركه انتخابات كشيده نشود؛ ولي مي خواهد با اسم  «مردم» خامنه اي را تراسنده و باج خود را بگيرد و اينكه اگر سهم ما را ندهي كار به جاهاي باريك مي كشد و بر تو آن رود كه بر رژيم پهلوي رفت!
-    قاطر خواندن نفرات باند ولي فقيه توسط رفسنجاني؛ قبل از هر چيز بيانگر وضعيت درب و داغون و شاخ شكستگي خامنه اي است  خلاصه چون پشمي به كلاه ولي فقيه نمانده است؛ رفسنجاني مي تواند چنين حرف هايي را بار خامنه اي بكند.
-    با توجه به اينكه مردم ايران به خوبي مي دانند كه هر دو باند سر و ته يك كرباسند و هر دو براي حفظ نظام مي جنگند و جنگ هم جنگ كثيف قدرت و هژموني است و هيچ آبي از اين جنگ  و انتخابات  براي مردم ايران گرم نمي شود؛ لذا آن چه كه مسلم و قطعي است، ضعيف و ضعيف تر شدن كليت نظام در چنين حجمي از تبادل آتش ميان دو باند است، اوج گيري تضادها چراغ هايي را براي مردم اين روشن مي كند و بهتر از قبل مي توانند ببينند كه وضع نظام خيلي خيلي خراب است و بيش از آنچه كه فكر مي كنند، «فشل» هستند.



واي به وقتي كه نوبت به مردم برسه


باند رفسنجانی - روحانی بعد از برجام با درشت‌ترین تیترها نوشتند: «تحریم رفت ـ صبح بدون تحریم ـ خلاص شدیم ـ تحریم خاک شد ـ فروپاشی تحریم و…» «یک روز خوب برای دنیا»، «سپیده دمید» و… تا توانستند در شیپور پیروزی دمیدند
باند خامنه اي يقه روحاني را گرفته مي گويد؛ آقا چرا حرفي مي كني؟ چرا از جواب به مسائل مشخص و مادي فرار مي كني؟ چرا نميگي بيكاري چي شد؟ ركود چي شد؟ مگر نه اين كه مي گفتي در صورت زهرخوران هسته يي و متوقف شدن سانتريفوژها همة مسائل حل ميشه پس چرا الان نه چرخ سانتريفوژها مي چرخه نه چرخ كارخونه ها… چرا همش چسبيدي به انتخابات و شوراي نگهبان و اين كه كي تأييد صلاحيت شد و كي نشد
متقابلا روحاني هم باند ولي فقيه رو متهم مي كند؛ اينكه چرا به جاي پرداختن به مسائل مشخص و مادي مثل محيط زيست و بيكاري و. . . . ميزان الحراره گذاشتند كه تعهد كانديداها به اسلام و قانون اساسي! ...
حال سوال اين است كه حرف مشترك هر دوباند چيست؟ پشت حرفهايشان چيست؟
پاسخ
    منهاي جنگ دو باند كه بر سر حذف كانديداهاست/  هردو باند، يك حرف مشترك مي زنند و به خرابي وضعيت زندگي مردم اعتراف مي كنند
    اين اعترافها نشان مي دهد كه ‌آش آن قدر شور است كه ديگر غير قابل انكار است؛ لذا هر باند با آي دزد آي دزد مي خواهد؛ تقصير را به گردن ديگري بياندازد
بعد از داستان برجام، بعد از آن همه قول و قرارها، مردم مطالبات خود را از كل نظام دارند و اين طرف سوم يعني مردم است كه از يك سو به خامنه اي مي گويد؛ ميليارد ميليارد پول اين مملكت را براي حفظ نظام ولايت؛ خرج اتمي كردي و از سوي ديگر رو به روحاني مي گويد: مگر اين تو نبودي كه براي بعد از برجام و برداشته شدن تحريم‌ها آن همه وعده و وعيد دادي؛ حالا شكوفايي اقتصادي چه شد؟ الان منظورت از اينكه مي گويي: «امروز مشکل اصلی ما بیکاری است، مشکل ما رکود است، مشکل ما نبود رونق است، خیلی از مشکلات ساختاری اقتصادی… » داريم؛ چيست
    پس منهاي دعواي هر دو باند بر سر انتخابات؛ پاي يك طرف سومي در ميان است كه بعد از برجام؛ طلبكار واقعي حقوق از دست رفته ساليانش توسط عناصر اين نظام هست/ اين همان مرز سرخي است كه هر دو باند خيلي خوب حواسشان به آن جمع است؛ به حرف آخوند خاتمي خطاب به روحاني دقت شود: «تو كه اين طوري حرف مي زني، وقتي نوبت به مردم برسه، درخت نظام رو از ريشه در ميآرن»... وقتي فضا زمينه ساز فتنه مي شه، اون وقت كي مي خواد فتنه رو ( قيام مردم) جمع بكند
نتيجه
    اين يك اصل شناخته شده است كه بحران دروني هر حاكميتي و جنگ در بالاي هر نظامي؛ محصول تضاد مردم با كليت آن حاكميت است. بنابراين، وراي هر حرافي تبليغاتي هر دو جناح؛ صورت مساله اصلي مطالبات وصول نشده ساليان مردم ايران است كه احساس مي كنند، بعد از زهر اتمي؛ با ضعيف شدن ولي فقيه و كليت نظام، حالا نوبت باز پس گيري آنهاست / بخصوص كه با شدت و حدت گرفتن جنگ دو باند، كليت نظام دچار خون ريزي شديدي است و اين بر ضعف و درماندگي حكومت مي افزايد و اين چيزي نيست كه از چشم مردم ايران دور بماند

Saturday, January 23, 2016

برادر اسممو بنويس


برادر اسممو بنويس
كليپ برادر اسممو بنويس ، توليد شده توسط همه كساني كه در داخل ميهن اشغال شده قلبشان براي ديدن سيمرغ آزادي مي تپد و براي نوشيدن از اين جام هستي بخش آزادي لحظه شماري مي كنند

”برادر اسممو بنويس” در نبض خود از نام نويسي كساني ياد مي كند كه در سياه ترين تاريخ ايران يعني حكومت آخوندها از ايستادگي و مقاومت كوتاه نيامدند ، سياهي قلب تاريكي را به سخره گرفتند و در شب هاي تار خفقان براي ادامه مبارزه مردم ايران بعد از صد و اندي سال ثبت نام كردند .

هر كس با قلمي يا قدمي يا حركتي نشأت گرفته از قلب و وجودش كه روي كاغذ يا زير انگشتانش سرچشمه مي گرفت اين شعله را برافروخت و دولت جهل و جنايت و ثُبات آن را به سخره گرفت

 درود بر ايران و ايراني و درود بر شرف كساني كه به ترس از گرفتار شدن در دستان جلاد تهاجم مي كنند، آن را به چالش مي طلبند و سرانجام خود را به درياي مقاومت و مبارزه وصل مي كنند .

درود درود درود 

نوشته‌یی از مادر ریحانه جباری پس از آزادی امید علی شناس

اميد عليشناس
عصر سه‌شنبه به دیدار امید سیمین رفتیم. به اتفاق مادران و چند دختر و پسر جوان فعال اجتماعی. سیمین جوان شده بود. با چشمهایش می‌خندید. اما هر چه بیشتر در سیمای امید میکاویدم نشان از شادی نمی‌یافتم. صورتش غمگین بود. چشمها و نگاهش هم. در زندان چه می‌گذرد که چنین بلایی به‌سر چشمهای فرزندانمان می‌آورد؟

سالهای قبل، وقتی به دیدار ریحانم می‌رفتم آرنجهایم را روی تاقچه باجه ملاقات کابین می‌گذاشتم و دستها را زیر چانه‌ام. به شیشه کثیفی که حائل بینمان بود نزدیک می‌شدم و با همه وجودم صورت نگارم را نگاه می‌کردم. بیش از هر چیز چشمهایش توجهم را جلب می‌کرد. نگاهش پیر بود. هر ملاقات از ملاقات قبلی پیرتر. به او می‌گفتم تو چه میبینی که این چنین جهاندیدگی از چشمانت میبارد؟ خنده نخودی می‌کرد و نگاهش را میدزدید و می‌گفت فقط آدمها را با دقت نگاه می‌کنم و به حرفهایشان گوش می‌دهم. شبها هم توی تخت به هر چه در طول روز دیده یا شنیده‌ام فکر می‌کنم.

امروز که امید را دیدم فهمیدم هر کس که شبها را در تفکر و تحلیل آنچه در روز دیده بگذراند، پیر می‌شود. مگر می‌شود ضربه‌های شلاق را روی پوست حس کنی و پیر نشوی؟ مگر می‌شود تبعیض و بی‌عدالتی را تجربه کنی و پیر نشوی؟ مگر می‌شود پوسیدن انسانها را ببینی و پیر نشوی؟ مگر می‌شود سوختن رویاها را ببینی و پیر نشوی؟ مگر می‌شود دود شدن بهار جوانی را لمس کنی و پیر نشوی؟

ما هم پیر شده‌ایم. به ظاهر آزادیم، اما لحظاتمان را در قفس پرپر می‌کنیم. چنان قفس را تنگ کرده‌ایم که دیگر حتی نمی‌توانیم ادای پرواز را در بیاوریم. کدام پرنده‌ای در قفس شاد است که امید ما باشد؟ کنار گردن امید کبود بود. گمانم کتک خورده بود. درست پیش از باز شدن درِ اوین.

دیوارهای این زندان شاهد چه فریادها بوده از روز اولش. اگر آجرها زبان داشتند می‌گفتند که چه ناخنها کشیده شده و چه داغها و درفش‌ها که بر گوشت زندانی حک نشد..  

 

اندر معناي رد صلاحيت ها

همه مي دانند كه درصد بسيار بالايي از كانديداها توسط شوراي نگهبان حذف شدند، پر واضح است است كه تك به تك اقدامات انجام شده با دستور مشخص خامنه اي بوده و در امتداد نقشه مسيري است كه در انتخابات دارد، سوال اين است كه منهاي اهدافي كه خامنه اي در اين حذف گستره به ويژه حذف 99درصدي عناصر باند رفسنجاني دنبال كند؛ پيام اين حذف‌ها چيست
پاسخ
    حذف‌هاي صورت گرفته در امتداد همان جنگ هژموني بين دوباند در پروسه انتخابات است و اين «پاتك» خامنه اي به «تك» باند رقيب بود كه به صورت فله اي شروع به ثبت نام كرده بودند؛ بعضي روزنامههاي باند وليفقيه مثل ارگان بسيج درباره علت چنين اقداماتي نوشتند: پاسخ «ثبت نام فلهيي و هجمة فلهيي»، همين رد «صلاحيت و قلع و قمع فلهييه
    شوراي نگهبان مي گويد كه علاوه بر قلع و قمع كامل (99درصدي) به اصطلاح كانديداهاي باند رفسنجاني ـ روحاني، ما عناصر باند خامنه اي را نيز حذف كرده ايم ولي نمي گويد كه چرا و به چه دليل اين كار را كرده است؟ يعني نمي گويد كه خامنه اي كه در مختصات كنوني‌اش كه در ضعف مطلق است ديگر توان ساده ترين مخالفت‌هاي صوري و نمايشي حتي در باند خودش را ندارد و مي خواهد يك دست آن چه كه در مجلس برايش باقي مي ماند؛ سرسپار و گوش به فرمان مطلق وي باشند
     همچنين شوراي نگهبان مدعي شده است كه بيست و چند درصد نفرات كانديد به خاطر اينكه ما آن‌ها را نمي نشناختيم و نتوانستيم ته و توي آنها را در اين فرصتي كه داشتيم؛ در بياوريم حذف شدند. / در صورتي كه اصل پايهيي حقوق، همان اصل برائت است يعني «همه مبراي از گناه و جرم شناخته ميشوند، مگر اين كه خلافش ثابت بشود». يعني به روشني مي گويند: اين منطق از ماهيت و محتواي اين استبداد مطلقة قرون وسطايي بيرون مي آيد و منطق و اصل پايه شوراي نگهبان اين است: «همه مجرمند و فاقد صلاحيت هستند، مگر اين كه خلافش ثابت بشود
    عناصر حذف شده از باند رفسنجاني روحاني در اعتراض به اين حذف و تصفيه و در دفاع از خودشون مي گويند: من الان باصطلاح نمايندة مجلسم، چند دوره نماينده بودم، فلان پست و بهمان پست رو داشتم؛ وقتي مرا رد صلاحيت ميكنيد پس كي ديگه ميماند؟ يا ميگويند؛ خامنهاي از اون طرف ميگه همه بيان در انتخابات شركت كنند، حتي اگر كسي من را قبول ندارد، يا نظام را قبول ندارد، بيايد شركت كند، از آن طرف مرا كه نظام را قبول دارم و اعتقاد قلبي و التزام عملي به ولايت فقيه هم دارم، از انتخابات حذف ميكنند! يا مثلاً گفتهاند من چندين سال سابقة تدريس در حوزه و سابقه منبر دارم، چي بودم، چي بودم، مرا تحت عنوان عدم التزام به اسلام رد صلاحيت كردهاند؛ پس اين‌ها چه كسي را به عنوان مسلمان قبول دارند
نتيجه
واقعيت اين است؛ نظامي كه پسر اشرفي اصفهاني، پسر وزير اطلاعات فعلي آخوند علوي، پسر و دختر رفسنجاني، علي مطهري، پسر مطهري، بخشي از وزيران سابق و 50تن از اعضاي كنوني مجلس را رد صلاحيت ميكند، معنياش هيچ چيزي جز رد صلاحيت خودش نيست. . ، چون نظام كسي بجز همين آدم‌ها نبوده و نيست
حال مي توان از اين مجمل خواند؛ حديث مفصل / چرا وليفقيه اينها كه به نوعي پاره تن همين نظام هستند را حذف كرده است؟، چرا دارد بخشي از اندام‌هاي همين نظام را جراحي كرده و دور مي اندازد؟ جواب خيلي روشن است وقتي آدمي دچار قانقرايا مي شود، براي حفظ حياتش مجبور است كه از اندام هايش بگذرد و اگر اين كار را نكند؛ زودتر ميميرد و نابود ميشود

Thursday, January 21, 2016

نه به روحاني - آري به مريم رجوي

نه به روحاني و عليه اعدام در ايران

   آري به مريم رجوي رئيس جمهور برگزيده مقاومت

به كانال تلگرام ما بپيونديد
https://telegram.me/onlinepress
آدرس اينستاگرام ما
https://www.instagram.com/nahmadi313



Wednesday, January 20, 2016

علت بازگشت تحريم‌ها چيست؟

هنوز جوهر امضاي نهايي برجام خشك نشده بود كه وزارت خزانه‌داري آمريكا اقدام به وضع تحريم‌هاي جديد موشكي، عليه حكومت ايران كرد. متعاقب آن اتحاديه اروپايي در همين رابطه به دنبال نشان دادن يك واكنش است. لوران فابيوس، وزير خارجه فرانسه، در آستانه سفر حسن روحاني به آن كشور اعلام كرد؛ اتحاديه اروپايي براي بررسي امكان اعمال تحريم‎هاي جديد عليه ايران تشكيل جلسه مي‎دهد. هدف آمريكا و اروپا از ادامه تحريم‌ها چيست؟ چرا در حالي كه هنوز مركب امضاي بيانية برجام خشك نشده اقدام به وضع تحريمهاي جديد كرده اند

پاسخ

حكومت ايران به دليل خفگي ناشي از تحريم‌ها ناچار شد، همراه با تسليم طلبي ذلت بار، در حالي كه زانو زده بود؛ زهر خورد و از اتمي يعني تضمين استراتژيك بقاي خودش دست كشيد؛ ولي حالا مي خواهد با سيلي « برنامة موشكي» صورتش را سرخ نگه داشته و بر ضعف و فلاكتش سرپوش بگذارد

خامنه اي چند اشتباه محاسبه دارد

اولا فكر مي كند كه جامعة بين المللي اين را مي پذيرد در صورتي كه توان تحمل آن را براي يك كشور حامي تروريسم ندارد

ثانيا  به درستي نمي داند كه در آمريكا يك جريان قدرتمند دو حزبي در كنگره وجود دارد كه به دولت اوباما نسبت به هر گونه اغماض و امتيازي به نظام به شدت اعتراض دارد

ثالثا نمي داند كه همين وضعيت در كشورهاي اروپايي به نوعي ديگر وجود دارد؛ بنابراين دولت كنوني آمريكا و كشورهاي اروپايي نمي توانند در برابر پنجره جديدي كه نظام آخوندي بعد از اتمي باز كرده است؛ واكنش نشان ندهند. بخصوص موشكي كه آن را آزمايش كرده‌اند به اعتراف يكي از كارشناسان خود نظام در تلويزيون حكومتي، نقض قطعنامة 1929 شوراي امنيت تلقي مي شود


نتيجه

نتيجه اينكه ولي فقيه بايد بفهمد كه با زهرخوران و برجام، يك چيزي ورق خورده و معادلاتي تغيير كرده است و آدم معقول كه نمي تواند هم زانو زده و تسليم شده باشد و هم سيلي خورده و بازي را باخته باشد و بعد در موضع ذلت و فلاكت و بيچارگي بخواهد گرد و خاك كرده و موشك هوا كند. روزنامه ابتكار در اين رابطه نوشت: « ما باید بپذیريم كه در واقعیتی با محدوده جغرافیایی معین، در منطقه‌ای مشخص و در جهانی مادی زندگی می‌کنيم و باید واقعیت‌ها را بپذيريم. » يعني خلاصه اين كه دست و پايمان را بايد جمع كنيم و سر جاي خودمان بشينيم؛ حال اگر خامنه اي مي ماند و  تعيين تكليف اين واقعيت، اگر تن بدهد؛ كه خط بطلاني بر ولايتش در داخل و در منطقه كشيده است و اگر زبان درازي كند، سيلي پشت سيلي است كه به صورت نقد دريافت مي كند

به كانال تلگرام ما بپيونديد
https://telegram.me/onlinepress
آدرس اينستاگرام ما
https://www.instagram.com/nahmadi313

حذف و تصفیه بزرگ و بی‌سابقه به دستور خامنه‌ای ـ چرا؟

شورای نگهبان به دستور خامنه‌ای اقدام به حذف گسترده کاندیداهای مجلس كرد، مرعشي از باند رفسنجاني ـ روحاني  گفت؛ 99درصد كانديداهاي اصلاح طلبان حذف شده اند. حتی کسانی مثل علی مطهری و مهره‌هایی مثل زاکانی و رسایی و کوچک‌زاده و حتي بسياري از نمايندگان فعلي مجلس نيز رد صلاحيت شده اند

سوال: چرا خامنه‌ای مبادرت به چنین جراحی سنگینی كرد؟ پاسخ باند رقيب چگونه بود؟ جنگ و جدال باندهاي نظام به چه سمتي مي كشد

پاسخ

خامنه‌ای به براي برون رفت از بحران هاي عظيمي كه با آن درگير است و هرچه جلوتر مي رود بيشترو بيشتر هم خواهد شد تنها چاره را در يكدست كردن خود و خروج از دو سرگی و دو قطبی بودن و شکافهایی مي داند سراپای نظامش را فراگرفته است لذا مي خواهد يك مجلس یکدست و کاملاً گوش به فرمان داشته باشد، يعني تيغ را برداشته هم از باند مقابل و هم وفادارترين دلواپسان وابسته به خودش كه خط او را «دربست» قبول نداشتند؛ جراحي كرده است. به عبارتي همپاي قلع و قمع بي سابقه، اقدام به خودزني بي سابقه كرده است

رفسنجاني گفت: « شاید بعضی‌ها ردّ صلاحیت شوند. . . نباید ناراحت شوند، بلکه باید با حفظ هوشیاری و منطق، نظر نهایی را به خدا و مردم بسپارند» (سایت حکومتی ا نتخاب – 25دی 94) . يعني حرف رفسنجانی را نمی‌توان بازی با کارت «مردم» به‌منظور تهدید خامنه‌ای محسوب کرد. چرا که رفسنجانی به قصد نجات نظام از سرنگونی به میدان آمده و از همه بهتر و بيشتر معني «مردم» و حضور آنها در صحنه را مي داند؛ خلاصه رفسنجاني اهل رد كردن مرز سرخ قيام نيست. به عبارت ديگر مي خواهد در يك بازي كودكانه، گرگ باران ديده اي به نام خامنه اي را از «مردم و قيام» آنها به «ترساند»

روحاني نيز گفت؛ همه تلاشهايم را از طريق مراجع قانوني به عمل خواهم آورد

نتيجه

خامنه اي مهره خود را با اعلام نتايج برري كانديداها و حذف 99درصدي باند رقيب، بازي كرد و دست رفسنجانی ـ روحاني را عملا از اهرمهای قدرت و همچنین از آینده نظام كوتاه كرده است؛ اگر چه بايد منتظر بازي حريف باشيم ولي در اولين واكنش‌ها مشخص شده است كه باند رفسنجاني ـ روحاني

اولا قصد ناپرهيزي و كشاندن مردم به صحنه را ندارند (جدي ترين مرز سرخ كه به آن وفادارند

در ثاني؛ گفته‌اند كه با استفاده از مجاري قانوني! به مقابله بر مي خيزند!!! كه حقوقدانان همين باند درجا جواب همين مساله را داده و گفته‌اند كه در « نظام ولايت» كاري كه شوراي نگهبان كرد؛ « هيچ نقض قانون» نيست!! يعني حرف مفت و بي پايه نزن

 ثالثا سپاه در ارگان خود گفته است كه آن چنان اهرم قدرت و سركوب و قضاييه را بالاي سرشان نگهداشته ايم كه احتمال « نُطق» كشيدن آنها « صفر» است؛ در ادامه گفته است كه تجربه 88 به آنها نشان داده است كه بهتر است كه به همين تكه استخواني كه آقا جلويشان انداخته راضي باشند

مجلس يك دست براي خامنه اي، در اوج تحولات و شكاف هاي دروني نظام؛ يك خواب و خیالی بیش نیست، کما این‌که مجلس قبلی را هم با همین نیت شکل داد، ولی نتوانست کاندیدای خودش را که حداد عادل بود را رئیس مجلس کند و لاریجانی که زاویه مشخصی با خامنه اي داشت؛ رئیس مجلس شد

قضايا هر سمتي كه بگيرد، يك چيز ترديد بردار نيست و اينكه جنگ و جدال دو باند تشديد خواهد شد

حرف اصلي را نه « اين طرف» و نه «آن طرف»  بلكه «طرف سوم» كه همان مردم و مقاومت ايران باشند، مي زنند و گوش به زنگ و  در صدد شكار فرصت در اين ميانه هستند

Tuesday, January 19, 2016

فعاليتهاي جوانان در تهران در گراميداشت 30 دي - ديماه 1394

30دي

گراميداشت روز 30 دي 1357 روز آزادي زندانيان سياسي در تاريخ ايران، توسط جوانان درتهران - ديماه 1394


به كانال تلگرام ما بپيونديد
https://telegram.me/onlinepress
آدرس اينستاگرام ما
https://www.instagram.com/nahmadi313

گراميداشت روز 30 دي 1357 در اروميه - بندرعباس- رودسر

30دي

سي  دي 1357 ، روز تحقق شعار  ”زنداني سياسي آزاد بايد گردد

گراميداشت روز 30 دي 1357، توسط جوانان در شهرهاي مختلف ايران در ديماه 1394 -اروميه - بندرعباس- رودسر

برجام، در مسيري بي فرجام

برجام

بعد از گزارش مديركل آژانس؛ متعاقب آن  بيانيه اي توسط ظريف و خانم موگريني در وين قرائت شد و همچنين جان كري نكاتي گفتند؛ حال  سوال اين است كه پس از اين همه  كشمكش در مذاكرات، آيا ماجراي برجام مهر پايان خورده است؟ آيا اين ماجرا تمام شده است؟آيا انهدام پروژة بمب سازي رژيم به پايان رسيد؟ كي برده و كي باخته است؟چي به ملت مي رسد



ماده و محصول توافق چيست

پروژة اتمي نظام كفن و دفن شد لذا در تاريخچة نظام قطعاً يك چيزي به صورت اساسي ورق خورد

از آن جايي كه صورت مساله جنگ دروني باند هاي نظام در راستاي دو خط و دو استراتژي متفاوت براي حفظ نظام مي باشد و ته خط جنگ بر سر تصاحب هژموني است؛ لذا اجرايي شدن برجام نه تنها عامل تخفيف تضادها نخواهد بود؛ بلكه بر شدت آن خواهد افزود/ همانظور كه در گرد و خاك اجرايي شدن برجام، خامنه اي اقدام به حذف بي سابقه و گسترده كانديداهاي باند رفسنجاني ـ روحاني كرد و 99درصد آنها را حذف كرد

اين قرارداد  به هيچوجه به معني پايان جنگ و جدال با جامعة بين المللي و كشورهاي منطقه نيز نمي باشد؛ چرا كه صورت مساله و قلب درگيري جامعه بين المللي با نظام آخوندي، صدور تروريسم و بنيادگرايي به كشورهاي ديگر است و اتفاقا بعد از اجرايي شدن برجام اين مساله روي ميز خواهد آمد؛ همانگونه كه آمريكا و اروپا بلافاصله روي آن انگشت گذاشته اند

عراقچي اعلام كرد كه تنها 8% از كل تحريم ها برداشته مي شود  كه به طور مقطعي فقط يك تنفس مصنوعي به رژيم مي دهد

به لحاظ مالي نيز در محاسباتي كه كارشناسان خود نظام ارائة داده اند، گفته اند كه از 150ميليارد پول بلوكه شده فقط 30ميليارد آن به حكومت ايران مي رسد و اين در حالي است كه چندين  برابر اين مبلغ نيز بدهي دولت به بانك مركزي است يعني در يك كلام نه تنها «هيچ» پولي  به ملت مي رسد بلكه روحاني با ارائه بودجه 300 ميلياردي سال 95 به صراحت گفته است كه فقط 25درصد آن از فروش  نفت تامين مي شود و بقيه را بايد به صورت ماليات و ... از  حلقوم اين ملت بيرون  ميكشد

آمريكا هم  توسط كري و جان كربي سخنگوي وزارتخارجة آمريكا خط و نشان خود را كشيد و گفت: «راستي آزمايي مستمر و سختگيري فشرده و مداوم، يك ايران غير اتمي رو تضمين مي كند» يعني دندان اتمي را نظام را كشيده ايم و مستمرا چك مي كنيم تا مبادي بدنبال برگرداندن دندان اتمي باشد

مقاومت ايران نيز اين افتخار تاريخي و ميهني را دارد كه با افشاگري هايش دست خطرناكترين رژيم و ضدبشري ترين ديكتاتوري تاريخ معاصر را از بمب اتمي كوتاه كرد و زهر هسته يي را به كام نظام ولايت ريخت و اجازه نداد كه با اتمي شدن صاحب قدرتي شود كه بتواند به اعتبار آن به جنايات خود در منطقه  و جهان ادامه بدهد؛ يعني به صورت واقعي مانع طولاني شدن عمر اين نظام شد و اين استراتژيك ترين ضربه اي بود كه نظام در طول حيات ننگينش  از مقاومت دريافت كرد



نتيجه

تضادهاي داخلي و جنگ نظام با كشورهاي منطقه وجوامع بين المللي بسا بيشتر از گذشته؛ افزايش پيدا مي كند

از پول هاي به دست آمده آبي براي اين ملت گرم نخواهد شد واز اقتصاد غارت شده دردي دوا نخواهد شد

   نظام يك عقب نشيني استراتژيك كرده است و حالا بهانه اي براي پرداخت حقوق مردم وجود ندارد يا بايد آنها بپردازد كه ندارد  و نمي خواهد كه بپردازد يا بايد پاي لرز بازتاب هاي اجتماعي بعد از برجام بخوابد

 كشيده شدن دندان اتمي، خفت و خواري كليت نظام و به صورت مشخص شخص خامنه اي براي رسيدن به ته خط برجام و برداشته شدن تحريم ها به همگان اعم از داخل و خارج ايران ثابت كرد كه از اين گرگ پير، چيزي باقي نمانده است و هر چه هست؛ ذلت و بدبختي و ناتواني است و فرا رسيدن روزگار مطالبات حقوق حقه يك ملت

به كانال تلگرام ما بپيونديد
https://telegram.me/onlinepress
آدرس اينستاگرام ما
https://www.instagram.com/nahmadi313

Monday, January 18, 2016

هدیه ای کوچک برای روز تاریخی۳۰ دی

30day

به مسعود رجوی، ناب‌ترین پرورده دامان شرف خلق؛ هدیه‌یی کوچک برای روز تاریخی۳۰ دی

برگرفته از سايت مجاهد

که عشق آسان نمود اول ولی...

گفتند می‌آیی... کبوترانه‌های شوق را بر بهارخواب شبنم فرش دلهامان، دانه‌هایی از آرزو پاشیدیم. زیباترین افق ها را آویز سرک کشیدن های نگاه هایمان کردیم. پچ پچه‌هایمان را با امید آب دادیم. تنها واژه هایمان، در یکی شدن دستها، عطر شیرین محبت بود، تنها خداحافظی هایمان، سلام. رفتن نمی‌شناختیم؛ هر چه بود آمدن بود که آمدنی ها را می‌آورد. آن‌قدر «آمدن»، که دیوارهای «نباید» و «نمی‌شود» ترک برداشت. زندان بیش از این نتوانست انفجار ظهور تو را تاب آورد. ناگهان لبخند تو بر هره ناباوری شکفت؛ رویش دو خورشید در یک روز. وه! عجب ثانیه مبارکی!...

تو پرواز دستهای ما را گریستی. چشمهایت یک کتاب حرف نگفته داشت؛ حرفهایی که هیچ شاعری نمی‌توانست در ناسروده‌ترین غزلهای خود مانند آنها را خیال چین کند. حرفهایی هست که نمی‌شود به حرف آورد. قالب چوبین واژه ها برایشان نامحرم است. حرفهایی هست که گفتنی و نوشتنی نیستند؛ نباید گفت و نوشت. ندیده بودم کسی این‌قدر دلش را برای کسانی که نمی‌شناخت سفره کند. آنها را به مهمانی حرفهایی ببرد که حتی در تنهایی به خودش هم نگفته بود. حرفهای ته دل هر کس، سرمایه اوست؛ نمی‌دانم، شاید آنها را از او بگیری دیگر معنای خودش را از دست بدهد. حرفهای آن اعماق خیلی زیباست؛ گرانبهاتر از یاقوتها، برلیانها و یاره‌های زمردنشان و سحرانگیزتر از گنجهای خسرو پرویز، یا برق چشم جادو کن الماس دریای نور. اما تو کلید برداشتی، دردانه‌ترین دلیافته‌هایت را با سخاوت باران بر گرمای لبخندهای ما پاشیدی.



بارها تجربه کرده‌ام. چقدر سخت است! فتح یک قلب؛ سخت‌تر از کندن دیوار چین با سوزن در زیر مذاب سرب و بارش جوشانده قیر. دل آدمی بعضی وقتها صلب‌تر از آن ساروجی فلزآگینی است که ذوالقرنین از آن سد سدیدی در برابر یأجوج و مأجوج ساخت. آن وقت برای فتح این دل، باید کلیدی از جنس حقانیت محض داشت؛ حقانیت بی‌خش و بی‌غش؛ کلیدی از جنس شکستن پیوسته خود؛ کلیدی از ناب‌ترین لحظه‌های اشک.

از آن جنس کلماتی که با به زبان راندن، [نه اشتباه گفتم]، با به دل آوردن آنها، کوهها به سجده درمی‌افکند «لو أنزلنا هذا القرآن علی جبلٍ لّرأیته خاشعاً مّتصدّعاً مّن خشیة اللّه وتلک الأمثال نضربها للنّاس لعلّهم یتفکّرون». (حشر 21) دلهایی هستند وقتی قساوت آنها را تسخیر می‌کند، سخت‌تر از سنگ می‌شوند. ای وای! ای وای! حتی سنگها هم می‌شکافند و از آنها زلالینه جویبار جاری می‌شود. سنگها نیز می‌گریند، ولی این دلها...



«... قست قلوبکم مّن بعد ذلک فهی کالحجاره أو أشدّ قسوةً وإنّ من الحجاره لما یتفجّر منه الأنهار وإنّ منها لما یشّقّق فیخرج منه الماء وإنّ منها لما یهبط من خشیة اللّه و ما اللّه بغافلٍ عمّا تعملون» (بقره 74).

نمی‌دانم چه اکسیری در صدای تو بود. با چند هجای ساده دلرنگ، قلبها را گریاندی.

«... مگر می‌شود بهار را از آمدن باز داشت، و به باران گفت که نبارد»....

من نمی‌دانم لحظه عاشق شدن چگونه است اما هنوز آن را به‌خاطر دارم. اولین بار که صدای برآمده از جان تو را شنیدم، به عقل تاجرپیشه پناه بردم و «هزار جهد کردم» که دامن از عشق بپیرایم و بر کناره روم و از خون و خطر بگریزم. سخت «بهوش بودم از اول» که سعدی وار، «دل به کس نسپارم» اما...



هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم

نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم

به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم

شمایل تو بدیدم، نه عشق ماند و نه هوشم.

فرجام مقاومت در برابر عشق همیشه شکست مطلق است؛ مانند پرهیز دادن آدم و حوا از درخت ممنوعه بود هر چه می‌پرهیختم، عاشق‌تر می‌شدم. آخر حرفهای تو، حرفهایی نبود که آدمها موقع وراجیهای من ستایانه، زیر دندانهایشان پرچ می‌کنند. حرفهای تو، تکه‌هایی از قلبت بود؛ رنگ خون تو را داشت. در اولین اخمهای پدر، اولین شب پشت پا زدن به دانشگاه و مرگ رؤیای شاعر و نویسنده بزرگ شدن، اولین آوارگی و گرسنگی کشیدن و جستجویی جان پناهی گرم برای به سرآوردن شب سرد بهمن ماه، اولین طعم سوزان شلاق، اولین مارک منافق و محارب و قرمطی، تلقی خامم از عشق رنگ باخت؛ چهره دیگری از آن را دیدم. گویی این حافظ بود که گرفتار در امواج کوه پیکر لجه‌های نهنگ پرور، با آخرین ذرات حیات در جان غزلهایش، مرا در ایهامی دلنشین، اندرزی خفیه و رندانه می‌داد:

چو عاشق می‌شدم گفتم که بردم گوهر مقصود

ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد.

ترس از جان با صدها توجیه همیشه منطقی و از پیش حاضر، وسوسه با نگاه سراب گون، و یأس با زهرخند زردش، مرا به کرنش خفت‌بار فرا می‌خواندند؛ میل به ماندن و رسوب شدن قوی‌تر از اراده من بود. به تو نگاه کردم، دیدمت با قلبی دشنه آجین، پاهایی چاک چاک از نیش شلاق و شولایی از خون شهیدان بر دوش، داشتی شب را با دستهای هزار زخمت به قهقرا می‌تاراندی و تنهاتر از همیشه در برهوت ستاره می‌کاشتی. انگار با نگاهت که از صداقت عشق آبی‌تر بود، به من می‌گفتی: «چه کسی من مجاهد را یاری می‌کند؟ من أنصاری إلی اللّه؟» جواب به سوالت مرا با خودش کشاند. مرا دوباره رقم زد. تو مرا دوباره تعریف کردی و در گوش دلم خواندی:

عشق، اول سرکش و خونی بود

تا گریزد هر که بیرونی بود...

و مانند بسیاران دیگر دوباره بر زانوان تو، به راه شتافتم...



***

سالها گذشته است. راه ادامه دارد؛ گاه از میان بزروهای کشیده بر لبه پرتگاه، گاه از باریکنای بیشه‌های نورنادیده، گاه از میان غاشیه ماران کلاف در هم... راه ادامه دارد و ما هم‌چنان با سر می‌دویم؛ دویدن بی‌وقفه، بدون نیم نگاهی به قفا، بی‌توجه به تقاضاهای توقف و تسلیم از دهانهای فرو ریخته بر مرداب زیر پا، دویدن، دویدن، و باز هم دویدن بر تیغه بران شمشیری باریکتر از مو؛ طعنه در گوش، زخم در جان، شوکران بر لب، خار در چشم، استخوان در گلو. ورد زبانمان؛ همان‌گونه که از قول مصطفی جوان خوشدل به ما آموختی، جز این نیست «ربّ إنّی لما أنزلت إلیّ من خیرٍ فقیر» (قصص 24).

سالها گذشته است. راه ادامه دارد. ما ادامه داریم. برخی در هیأت ستارگانی سرخ، بر کهکشانی دامن گستر در پشت جلد کتاب قطور شهیدان، برخی در نسیم عاشق تنگه چارزبر و لاله‌های دشت حسن آباد، برخی در خاک پرتپش خاوران، تفاسیر مجسم «من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا اللّه علیه فمنهم مّن قضی نحبه» برخی مصداق «ومنهم مّن ینتظر و ما بدّلوا تبدیلاً » (احزاب 23). مهم، شکوه راه است که ادامه دارد؛ و نام تو که نام یک آرمان است؛ یک نوع رسم زیستن؛ نام دیگر عشق.



***

یا خالق العجائب! نمی‌دانم چه حکمتی ست؟ هنوز هم روزها طعم غریب 30 دی سال 57 را می‌دهند. هنوز هم نگاهها رنگ اشتیاق دارند؛ اشتیاق آمدن کسی که خلق ما عطش ظهورش را دوباره پشت دیوارهای زندان انتظار می‌کشد؛ زندانی به بزرگی ایران.

آری، آری، آری،

گفتند می‌آیی...

ماجراي ملوان هاي آمريكايي از دستگيري تا آزادي

ملوان هاي آمريكايي، درآب هاي خليج توسط سپاه دستگير و بعد از چند روز آزاد شدند؛  سپاه با اشاره به قطعيت غير عمدي بودن و ورود غير قانوني شناورهاي آمريكايي به آبهاي جمهوري اسلامي ايران در خليج فارس اعلام كرد تفنگداران دستگير شده آمريكايي در آبهاي بين المللي رها شدند.  و فدوي گفت؛ با قبول اشتباه هم توسط خود ملوان ها و  هم توسط ديپلمات هاي آمريكايي، مسؤلين تصميم گرفتند اين ها آزاد بشوند؛ حال سوال اين است كه چرا نظام وارد چنين معركه اي شد؟ و چرا آنها را به اين سرعت آزاد كرد

پاسخ 

براي فهم بهتر واقعيت؛ به چند نمونه توجه شود

سايت حكومتي دولت بهار-24دي ـ بایدن معاون اول رئیس‌جمهور آمریکا می‌گوید « ایران در موضوع ملوانان بازداشت شده این کشور، خواستار عذرخواهی نشد و واشنگتن از تهران عذرخواهی نکرد

 پاسدار رضايي: « اين حادثه حادثه بسيار خطرناكي بوده يعني كافي بود تو اين مواجهه درگيري مي شد تيراندازي مي شد از طرفين عده اي كشته مي شدند ....  متاسفانه هم هواپيماهاي آمريكا هم هليكوپترهاي اونها دست به كارهاي بسيار زشت و غير استاندارد نظامي زدند, يكي از اين هواپيماها اومد شيرجه كه روي جزيره فارسي در حقيقت ايجاد رعب و ترس بكنه

 سايت حكومتي جهان-23دي94 : « آمریکایی‌ها بسیار علاقمند هستند که ایران وارد دورانی از خودکنترلی شود و بپذیرد که مقابل آمریکا شکست خورده و در نتیجه باید هم در کنشها و هم در واکنشها به حد و اندازه جدید خود واقف باشد. متأسفانه ... رفتار دولت عموماً به‌گونه‌ای است که محاسبات آمریکا درباره ورود ایران به دوران جدیدی از «محافظه‌کاری استراتژیک» را تأیید می‌کند

 نتيجه

   حكومت  ايران در ابتدا خواست كه از اين فرصت استفاده كرده و در دوران زهر خوران و در شرايطي كه با بتون ريزي؛ قلب اتمي خود را از كار انداخته است؛ مانوري كرده و دود و دم براي نيروهاي داخلي اش بپا كند،  بخصوص كه  تجربه دستگيري ملوانهاي انگليسي و بردن آنها به اوين و... را نيز داشت ولي اين بار متوجه شد كه آهي در بساط حتي براي يك مانورِ الكي را هم ندارد.  از اين رو سر و ته مساله را خيلي سريع هم آورد كه كار بيخ پيدا نكند. چرا كه  فهميد؛ به قول خودشان دوران جدیدی از «محافظه‌کاری استراتژیک» يا به عبارت ديگر دوران جديدي از «وارفتگي استراتژيك» واقعي است

به كانال تلگرام ما بپيونديد
https://telegram.me/onlinepress

آدرس ما در اينستاگرام
https://www.instagram.com/nahmadi313

Saturday, January 16, 2016

«مختصات» و «موقعيت» خامنه اي در انتخابات

بخشي از مسير انتخابات اسفند تاكنون طي شده و به ميزاني نقشه راه طرفين براي ادامه مسير روشن تر شده است؛ حال مي خواهيم در اين نوشته به مختصات و موقعيت خامنه اي و نقشه راهي كه در پيش رو دارد؛ بپردازيم و  اين را بررسي كنيم كه خامنه اي چگونه وارد انتخابات شده است؛ الان چه موقعيتي دارد و به كجا مي رود

صورت مسأله انتخابات = بحران ولایت خامنه‌ای

صورت مسأله انتخابات اسفند ماه عبارتست از «ولایت خامنه‌ای» و «موقعیت ولی‌فقیه». جنتی اين صورت مساله را به صراحت و سادگي بيان كرد و گفت: «باند رقیب، قصدشان تضعیف رهبری در خبرگان است و می‌خواهند قدرتش را کم کنند و وای به‌حال ما که اگر این طور بشود» يعني به سادگي گفت: «صورت مسأله» یا «ویژگی» این انتخابات عبارتست از «بحران ولایت خامنه‌ای

 هدف از بيان صريح صورت مساله

بردن صورت مساله به اين صراحت روي شخص خامنه‌ای، طبعا نشاندهنده وضع خراب خامنه اي و ولايتش  است ولي چرا پاي بيان چنين واقعيتي مي روند؟ آيا تماما به ضرر خامنه اي نيست

بله، قطعا براي خامنه اي ضرر هايي دارد. ولی جنتی كه دستور مشخص خود را از شخص خامنه‌ای مي گيرد، هدفي دارد

  می‌خواهد به نیروهای خلص ولایت در نظام بگویند: در انتخابات پيش رو؛ «خطر جدی است

  می‌خواهد؛ نيروهايشان را براي حذف كانديداهاي رقيب بسیج کنند و به اين ترتيب به آنها آماده باش مي دهد

 عمق دعواي برجام و ارتباط آن با انتخابات

بحران و شکست لاعلاج اقتصادی، همان چیزی بود که نظام را و ادار به تن‌دادن به برجام كرد. نظام به برجام یا زهر اتمی، تن داد تا برون رفتي براي بحران هايش جستجو كند. در مورد برجام اختلاف جدي بين دو جناح نيست چرا كه هر دو جناح، به‌دلیل جبر و شرایطی که وجود داشت به آن تن دادند و  خود خامنه‌ای هم آن را امضا کرده است (اگر چه صداي آن را به دليل رسوايي بزرگ براي خامنه اي در نياورده اند) و الان همه كليت نظام يكي پس از ديگري با نظارت كامل خامنه اي پاي اجراي قرارداد برجام رفته با پس دادن 11 تن اورانيوم غني شده به روسيه و سيمان كردن قلب راكتور اتمي اراك، يك مهر بر پايان بمب سازي اتمي نظام زدند؛  پس بحث جدی‌ حول آثار برجام است، و آثار برجام، يعني تاثير شکست يك استراتژي و خطی است که صاحب آن خامنه‌ای بوده است و اين سايه برجام است كه روي انتخابات سايه انداخته است. از اين هر مساله  و زد و خوردي كه در ارتباط با برجام در درون نظام صورت مي گيرد؛ به صورت مساله انتخابات يعني خامنه اي و ولايتش بر مي خورد. يعني الان ديگر دعواي جدي بر سر برجام نيست بلكه همه دعوا روي انتخابات متمركز شده است

 ابعاد بحران در درون نظام و ارتباط آن با خامنه اي

طبعا هيچ زمانی نبوده است که اين نظام بحراني نداشته باشد؛ چون این یک نظام ضد تاريخي است؛ پس خواه و ناخواه  همیشه در بحران بوده است؛ لذا همواره در يك بحران و بن‌بست تاریخی قرار دارد. ولي الان صحبت از بحران هاي مادي و نقد بر روي زمين است كه بر تمام دست و پاي نظام پيچيده است. صحبت از بحران و بن‌بست هاي روز نظام و یک برنامه و استراتژی شکست خورده است؛ يعني صحبت از  شکستی است که اتفاق افتاده است. و  هر دو جناح اين نظام هم به این شکست اذعان دارند؛ پس صورت مسأله، به این شکست و مسئول این شکست؛ يعني  شخص خامنه اي و ولايتش برمی‌گردد. به عبارت روشنتر، نقطه كانوني جنگ باند هاي نظام در پسا شكست هاي استراتژيك و هزاران بحران روي هم تلبنار شده در نظام؛  روي صاحب و راهبر اين شكست ها يعني خامنه اي متمركز است يعني مختصات كنوني نظام به اين صورت است كه ميخ عمود نظام يعني تنها ستون ميله چادر نظام تبديل به صورت مساله شده است و اگر اين تئوري و حرف درست باشد؛ خود جان كلام است و گوياي وضعيت كل نظام و همان شرايط حساسي است كه بيش از همه سران نظام را به وحشت انداخته است

 چرا  خامنه اي صورت مساله است

خامنه‌ای به صورت قطع  همه ارکان قدرت را در دست دارد؛ در تعادل قواي بين دو جناح نظام؛ مگر وضعیت و قدرت خامنه‌ای با روحانی ـ رفسنجاني  قابل مقایسه است

دقيقا قدرت و تمام ارکانهاي قدرت، درنظام ولايت دست ولي امر نظام ولايت يعني دست خامنه‌ای است و در اين نبايد تردديدي داشت  اگر كمي دقت شود صورت مساله به روشني قابل فهم مي شود؛ يعني درست به همين علت كه همه ارکان قدرت و سیاست گذاری های کلان، دست خامنه‌ای بوده  و خامنه اي همه آنها را هدايت و كاناليزه كرده است؛ خلاصه اين كشتي را برده و برده و در باتلاق فرونشانده و  در نهايت به شكست ختم شده است؛ بايد پاي تاوان و غرامت آن بيايد. يعني بي هيچ برو و برگردي و به حق، همه  او را مسئول شکست هاي نظام مي دانند و هر كس كه در هر مختصاتي قرار دارد از خامنه اي جواب مي خواهد.  اگر خامنه‌ای در یک موقعیت پیروزمند از اين داستان بيرون مي آمد كه ديگر صورت مساله اي به نام خامنه اي مطرح نبود و مي توانست با قدرت كامل همه موانع را جارو كند؛ خلاصه چون به صورت مطلق ريش و قيچي اين نظام از الف تا ي دست خامنه اي بوده و حالا اين خط و استراتژي شكست خورده و در گل نشسته است؛ خواه و ناخواه صورت مساله مي رود روي كسي كه عامل اصلي شكست بوده است و اين يك قانون عام است؛ وقتي يك باشگاه ورزشي يا يك شركت معمولي به صورت تسلسلي با شكست مواجه مي شود؛ به صورت طبيعي، همه سراغ ليدر، مربي و مدير ... آنجا مي روند و او را مورد مواخذه و در نهايت به سمت جراحي و حذف مي كشانند


آيا خامنه اي توان عبور از اين بحران را دارد

با نگاهي به گذشته شايد بتوان گفت كه به رغم هر وضعيتي كه وجود دارد ولي خامنه اي مارخورده و افعي شده ايست كه مي تواند اين بار هم «بحران» را «مهار» كند. خامنه‌ای می‌تواند مثل دوره خاتمی که بازی کرد و نهایتاً احمدی‌نژاد را آورد، با اهرم‌هایی که در دست دارد، همين بحرانها را نيز بر سر باند رقیب بشکند

قطعاً خامنه‌ای، به‌خصوص در اوضاع و احوال انتخابات، هیچ مشغله‌ای جز خراب کردن بحرانهای سیاسی ـ اقتصادي و اجتماعي ‌ نظام  بر سر باند رقیب را ندارد؛ ولی مسأله این است که آخر دوره خاتمی در سال 84 بود؛ الآن ما در سال 94 هستیم. در فاصله این 10سال، خامنه‌ای فرصت های خاصی داشته و از همان فرصتها استفاده کرده تا توانسته بحران را در درون نظام روی سر باند رقیبش خراب کند و كرده است و از قدرت و امكانات و فرصت هايي كه داشته است ماكزيمم بهره را طي اين مدت برده است به عنوان مثال در جنگ عراق؛ آمریکا تمام نتایج آن جنگ را در کیسه خامنه‌ای ریخت و خامنه  اي از  اين فرصت براي خودش و بقاي نظامش استفاده كرد.. در جنگ افغانستان هم همین‌طور شد ولي الان، وضعیت کیفاً متفاوت است يعني خامنه اي اگر تا به الان سرپا مانده است و اگر توانسته دماغش را از گل و لاي ريخته بر سر و روي نظام بيرون نگهدارد و نفس بكشد؛ دقيقا به خاطر استفاده از فرصت هايي بوده كه برايش فراهم شده است؛ به دليل استفاده از اهرم هايي قدرتي بود كه از آنها استفاده كرده است ولي بحث الان اين است كه دوران اين «مفت خوري» ها  و «اولدوروم و بلدوروم» ها تمام شده است

همین وقایع سفارت گيري عربستان با ما حرف مي زند. خامنه‌ای دستور سفارت‌گیری داد. خیلی هم واضح بود که تا آنجایی که به دعوای انتخاباتی برمی‌گشت، می‌خواست آن را روی سر روحانی خراب کند. بي هيچ ترديد همه اين را مي دانند که در درون این نظام، تنها نقطه‌ای که می‌تواند دستور سفارت‌گیری بدهد، شخص خامنه‌ای است و او این دستور را داده بود

اما به‌دلیل تفاوت شرایط -هم در درون نظام و هم در منطقه و هم در سطح بین‌المللی در موقعیت سراشیبی که این نظام در آن قرار دارد، به سرعت و در ظرف چند روز، کار به جایی رسید که سرتاپای نظام، از جمله سپاه تهران که خودشان عامل اجرایی قضایا بودند، شروع به اظهار ندامت و پشیمانی کرده و گفتند‌که اشتباه کردیم و ما اصلاً فکرش را هم نکرده بودیم که این جوری می‌شود و اينكه عاملان آن را دستگیر می‌کنیم و یعنی درست است که باند رقیب را مفتضح کرد، ولی کل نظام خراب شد و تاوان این شکست را خود خامنه‌ای و نیروهایش می‌دهند. بنابراین شرایط با گذشته و  سال 84 متفاوت است. الان در دوراني به سر مي بريم كه هر سنگي كه در آسمان ايران بلند مي شود، خواه و ناخواه به كَلّه ولي فقيه مي خورد

 خامنه اي و حذف رقيب

براساس نقشه راه كلي خامنه اي در انتخابات، اولين و مهم ترين گام در شرايط كنوني حذف رفسنجاني و افراد باند او قبل از رسيدن به صندوق مي باشد. چرا كه هرچه كش بدهد، هرچه تاخير كند، بايد ضرر بيشتري بدهد بنابراين تمام علائم مادي نيز نشان می‌دهد که خامنه اي به وسيله اهرم‌های اجرایی مانند شورای نگهبان دارد به سمت حذف حسن خمینی و رفسنجانی حرکت می‌کند، جنتی نيز به صراحت گفت كه ما نیاز به حذف و قلع و قمع طرف مقابل داریم. حال سوال اين نيست كه مي خواهد يا نمي خواهد بلكه سوال اين است كه  خامنه اي مي تواند رقيبانش را حذف كند يا نمي تواند

خامنه اي اگر در موقعيت سال 84 بود، به راحتي مي توانستيم بگويم بله مي تواند حذف كند ولي الان  به‌دلیل تفاوت شرایط با سال 84 و حتی سالهای بعد و شکست هایی که خامنه‌ای در این دوران خورده است؛  در تعادل درونی نظام تنزل پيدا كرده است، هر تيغي كه بخواهد روي رفسنجاني يا حسن خميني بكشد، بايد انواع حساب و كتاب ها را بكند، خلاصه بايد معادلات چند مجهولي حل كند و حساب انواع احتمالات را كرده و آماده ريسك هاي سخت و خطرناك باشد

به عنوان مثال در مورد حسن خمینی كه قطعا يك مهره بسا سبك تر از رفسنجاني است؛، تناقضاتی در مواضع شورای نگهبان و باند خامنه‌ای وجود دارد. اول گفتند او در امتحان شرکت نکرده در نتیجه به صورت قانوني حذف  است؛ بعد یک نفر از شورای نگهبان آمد و گفت که ممکن است کسی شرکت نکند ولی ما صلاحيت او را تاييد كنیم. و تا امروز همه دارند مزه مزه مي كنند و  تلو‌تلو می‌خورند و هنوز تصميم روشني نگرفته اند

آيا سناريوي حذف رفسنجاني در سال 92  توسط خامنه اي قابل تكرار است

مساله حذف؛ وقتي به رفسنجانی مي رسد ديگر كيفيت عوض مي كند، اگر ‌چه  صد روي صد  قصد حذف او را دارند، ولی نمی‌توانند این کار را بدون ريسك هاي بالا و تصميم به خطر براي نظام،  پيش ببرند. در يك كلام حذف رفسنجانی، برای خامنه‌ای کار بسیار مشکلی است

حالا هم شايد گفته شود كه در سال 92 حذف کرد پس الان هم مي كند و آب از آب هم تكان نمي خورد؛ حداكثر لپ پر هايي هست كه مي آيد و مي رود و تمام مي شود؛ خلاصه اين قدر شلوغش نكنيد و «خامنه اي» را از «عواقب» حذف نترسانيد، او خود «گرگ» باران ديده است و كسي نيست كه جايي بخوابد كه آب زيرش برود. بعد هم كه طرف حساب، رفسنجاني است كه سالها با يك پِخ جازده؛ اين بار هم كه چوب خامنه اي خوب و درست و حسابي كه بالا برود، دنده عقب؛ مي رود و مي رود و ساكت مي شود

حذف رفسنجاني سخت و دشوار است؛ چون

اولاً؛ در سال 92 که رفسنجانی را در آن حذف کرد موضوع  ریاست‌جمهوری بود كه با خبرگان متفاوت است. آنجا یکسری بهانه‌ها مثل این‌که 80سالش است و ... آوردند و الان هيچ بهانه اي براي حذف وي ندارند

ثانیاً، در همان‌جا هم كه  بالاخره حذف کردند، ولی باز از طرف دیگر، روحانی بیرون زد و مهندسی خامنه‌ای شکست خورد

ثالثا؛ جایگاه رفسنجانی در خبرگان ترديد بردار نيست چرا كه وي از اول در خبرگان بوده است و  ریاست خبرگانی که خامنه‌ای را به رهبری رسانده است با او بوده است و اساساً کارگردان و عامل انتخاب رهبری خامنه‌ای در خبرگان با او بوده است, بنابراين حذف وي از خبرگان يك مساله ساده اي نيست

رابعا؛ الان تمام حملات و زمینه‌سازی هایی که همین شورای نگهبان و خود خامنه‌ای برای حذف رقبا می‌کند از نظر سیاسی روی فتنه می‌چرخد و اين که رفسنجاني، چون در فتنه شرکت داشته؛ پس صلاحیت ندارد. اما همين استدلال‌ نيز در ارتباط با رفسنجاني كم رنگ مي شود چرا كه  بعد از آن فتنه، خود خامنه‌ای رفسنجانی را به‌عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کرده است

خامسا؛ خامنه اي تنها به يك دليل مي تواند رفسنجاني را در خبرگان حذف كند و آن هم تصميم به خود زني و زدن به ريشه خود است چرا كه موقعیت خامنه اي مدیون و ناشی از تلاشي بود كه رفسنجاني در خبرگان براي رسيدن وي به چنين منصبي كرده بود

بنابراين؛ خامنه اي در مورد این مسأله باید خیلی فکر بکند و اگر فرض هم چنین اشتباهی بکند، آن ‌وقت عوارض دیگری برای خودش دارد که کل نظام و ولایت خودش را دچار تنش هاي عجیب و غریبی می‌کند. به همین خاطر گرچه که در چنین بن‌بست و بحرانی كه خامنه اي گير كرده است؛ هر خطا و اشتباهی محتمل است ولي به نظر نمي رسد كه  خامنه‌ای، چنین اشتباهی بکند

 نتيجه

آنچه كه بيش از همه به چشم مي خورد؛ بن بستي است كه خامنه اي در آن قرار دارد. خامنه اي هم يك عنصر عادي در اين نظام نيست؛ بلكه عمود خيمه نظام است و هر بالا و پاييني  و هر تنشي حول خامنه اي؛ به صورت مستقيم به تنش در كليت نظام ختم مي شود. خط و استراتژي خامنه اي به گل نشسته است و حالا در مركز سيبل انتخابات بايد آماده پذيرش هر نوع تيري باشد كه به سويش پرتاب مي شود؛ آيا مي تواند جان سالم به در برد

چرا قلب نيروگاه اراك خارج شد و در محلش بتون ريختند؟

اجراي برجام و رفع تحريمها


نيروگاه اراك
 قلب نيروگاه اراك خارج شد و در محلش بتون ريخته و آن را براي هميشه از بين بردند. اين در واقع يكي از گامهاي بزرگي است كه نظام در جهت انهدام پروژه اتمي خودش برداشت،  بعد از خارج كردن قلب رآكتور اراك حكومت ايران  انتظار دارد كه متقابلاً 5+1 و مشخصاً آمريكا اقدامات خودش براي لغو تحريمها را شروع كند. حال سوال اين است كه چرا نظام با اين سرعت بدنبال اجراي تعهداتش است؟ اگر نظام همه تعهداتش را انجام بدهد؛ چه چيزي نصيبش مي شود؟

 پاسخ

تبليغاتي كه حول اجرايي شدن برجام و بازشدن گره تحريم ها مي شود؛  عمدتاً از طرف باند رفسنجاني روحاني مي باشد، سخنگوي سازمان انرژي اتمي گفت؛  با سرعت و با شتاب خيلي زياد دارد تلاش مي كند كه تعهدات خود را در زمينة از بين بردن پروژة اتمي خودش را پيش ببرد كه آخرين آن در آوردن قلب نيروگاه اراك و سيمان ريختن در حفره آن بود. علت اين همه شتاب و عجلة خيلي زياد هم روشن است و همان خفگي اقتصادي است كه مي خواهد ولو يك روز هم شده؛ زودتر طناب تحريمها از گردن  اين نظام برداشته يا لااقل كمي شل شود و لازمه اين امر هم تأييد بازرسان آژانس است كه در حال حاضر دهها تن از آنها در ايران حضور دارند

پس از اين كه آژانس تأييد كند كه حكومت ايران به همة تعهدات خود بي كم و كاست عمل كرده است؛  ظريف و موگريني طي بيانيه اي در وين اجراي برجام رو اعلام مي كنند، اما اين هنوز به معني پايان تحريمهاي آمريكا نيست. خود عراقچي معاون وزير خارجه تاكيد  كرده كه فقط تحريمهاي ثانويه كه در مجموع 8 درصد كل تحريم هاست؛ برداشته مي شود  و برخي تحريمهاي روابط دو جانبه با امريكا و تحريمهاي مربوط به حقوق بشر و تروريسم باقي مي ماند

علاوه بر اين اكثريت كنگره مخالف برداشته شدن تحريم ها هستند و در همين رابطه مجلس نمايندگان آمريكا روز چهارشنبه 23دي 94 طرح نظارت بيشتر كنگره بر توافق اتمي و محدودكردن اختيارات اوباما براي لغو تحريمها را تصويب كرد. اين مصوبه  به دليل غيبت 137 نماينده به خاطر تعطيلات سال نو، در 25ژانويه (5بهمن) مورد رأي گيري مجدد قرار مي گيرد. بر اساس اين طرح، لغو تحريمهاي آمريكا عليه برخي مقامها و ارگانهاي نظام ايران ممنوع است  مگر اين كه  ثابت شود كه آنها در عمليات تروريستي و برنامه موشكهاي بالستيك دست ندارند

جالب است كه تصويب اين طرح چند ساعت بعد از آزادي ملوانهاي آمريكايي صورت گرفت. و  ادرويس رئيس كميته روابط خارجي كه پشت اين طرح است گفت: «اگر حكومت ايران درحال حاضر اين طور رفتار مي كند، اگر دست آن به پولهاي آزاد شده برسد چه كار مي كند آن وقت بايد شاهد چه اعمال ديگري از سوي سپاه پاسداران باشيم؟

 نتيجه

اقداماتي كه نظام با شتاب تمام براي از بين بردن زير ساختهاي اتمي اش  كرده است؛ قبل  از هر چيز نشان دهنده نياز اين نظام به رفع تحريم هاست به خصوص با پايين آمدن قيمت نفت، مشكلات اقتصادي؛ نظام را به مرز خفگي برده است ولي نكته قابل توجه اينجاست كه اگر همه چيز به طور مطلوب پيش برود، تنها تحريم هايي كه برداشته مي شود، 8 درصد از كل تحريم هاست كه هيچ دردي از اين نظام دوا نمي كند

Wednesday, January 13, 2016

خامنه اي و انتخابات!


به كانال تلگرام ما بپيونديد
https://telegram.me/onlinepress

حلقة انزوا تنگ‌تر می‌شود

هم زمان با تب و تاب و تنشهای درونی رژیم برای اجرای آخرین مراحل برجام تحولات سیاسی و اقتصادی پیامهای تازه‌یی دارند.

روز 22دی سخنگوی آژانس اتمی رژیم ازآمدن هیأت بازرسان به ایران خبر داد. تا خارج کردن قلب رآکتور اراک و انباری کردن سانتریفیوژها را بررسی و تأیید کنند. در حالی که دلواپسان به‌خاطر انجام این اقدامات کف بر دهان آوردند، روحانی و رفسنجانی بی‌تابانه لحظه تأیید اجرای برجام را انتظار می‌کشند تا شاید حلقه طناب تحریمها شل و سپس گشوده شود. آیا نظام ولایت فرصت تنفس مجدد و تجدید قوا را خواهد یافت؟ تحولی که دو سال ونیم است نه فقط روحانی و رفسنجانی، که خامنه‌ای نیز انتظار آن را می‌کشد و به‌خاطر آن ذلت خزیدن به پای میز مذاکره و تن‌دادن به برجام را به جان خریده است. کیهان خامنه‌ای در روز 22دی به این سؤال با استفاده از گزارش یک روزنامه آمریکایی، پاسخ داده است: «روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی نوشت: آیا آمریکا باید تحریمهای رژیم ایران را بردارد یا این‌که تحریمهای جدیدی اعمال کند؟ پاسخ کوتاه آن است که دولت اوباما باید هر دو کار را انجام دهد. حتی پس از رفع تحریمهایی که بر اساس توافق هسته‌یی رفع می‌شود، تحریمهای برنامه موشکی، تروریسم و حقوق‌بشر در قبال رژیم ایران باقی می‌ماند». کیهان خامنه‌ای به‌نمایندگی از دلواپسان خوشبین نیست که حلقه طناب تحریمها از گردن رژیم باز شود، با این حال برای رسیدن به جواب عمیق‌تر فرض می‌کنیم به هرحال تحریمهای اتمی بر اساس اجرای برجام مرحله به مرحله کاسته شود، در این صورت آیا راه نفسی برای رژیم گشوده خواهد شد؟ برای پاسخ ابتدا نظری کوتاه به تازه‌ترین تحولات سیاسی منطقه بیفکنیم:
روز 19دی، شورای وزیران خارجه کشورهای خلیج فارس به‌ریاست عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان دخالتهای آشکار رژیم ایران در امور داخلی عربستان را محکوم کرد، الجبیر گفت: کشورهای خلیج فارس در صورتی‌که رژیم ایران به سیاستهایش ادامه دهد اقدامات بیشتری را مورد بررسی قرار می‌دهند، چیزی که با مرور زمان روشن خواهد شد. رژیم ایران حامی تروریسم علیه عربستان و میزبان متهمان به ترور است و کارهایش از 35سال قبل خصمانه است. این رژیم در راستای تجزیه جوامع و ملتها بر اساس فرقه‌گرایی کار می‌کند. رژیم ایران باید انتخاب کند که یک کشور یا صادر‌کننده انقلاب.

روزنامه الشرق‌الاوسط ـ 21دی94: روز 21دی، وزیران خارجه کشورهای عربی، موضع سختی در قبال آن چه بازی رژیم ایران با امنیت و ثبات منطقه خواندند اتخاذ کردند. این موضع در خلال جلسه اضطراری وزیران گرفته شد. وزیران بر سر ضرورت پایان دادن به دخالتهای رژیم ایران در امور داخلی عربی به توافق رسیدند.

عادل جبیر وزیر خارجه عربستان در کنفرانس پایان اتحادیه عرب: طی سه دهه ایران اقدام به حمایت از افراطیگری، تروریسم و شبه‌نظامیان در کشورهای عربی نموده است. قومی‌گرایی و فتنه مذهبی بعد از انقلاب ایران در سال 1979 به‌وجود آمده است. عربستان در مقابل برخوردها و دخالتهای آشکار ایران در امور عربستان میایستد. ما باید موضع متحد عربی و اسلامی علیه دخالتها و رفتارهای ایران داشته باشیم.

نبیل العربی دبیرکل اتحادیه عرب: تمامی کشورهای عربی از مدتها قبل دخالتهای ایران را حس می‌کنند. این امکان هست که وزیران خارجه عرب در روزهای آینده برای گفتگو درباره دخالتهای ایران تشکیل جلسه دهد.

روزنامه عکاظ چاپ عربستان ـ 21دی94: کمتر از 12ساعت بعد از پایان اجلاس وزرای عرب، تحرکات عربی به سرعت با اعزام یک هیأت عربی به شورای امنیت برای طرح موضوع سیاستهای خصمانه رژیم ایران علیه کشورهای عربی منطقه شروع شد. نماینده مصر ”عضو عرب شورای امنیت“ قطعنامه وزرای عرب در مورد رژیم ایران را به شورای امنیت ارائه خواهد نمود.

شورای اتحادیه عرب همچنین دبیرکل و 4 کشور شامل عربستان، مصر، امارات و بحرین را موظف به هماهنگی و فعالیت در مورد اجرای قطعنامه و انجام تماسهایی برای مشخص نمودن گامهای بعدی و اقدامات جامعه عرب نمود. اقداماتی که جامعه عرب در صورتی‌که رژیم ایران از سیاستهایش دست نکشد می‌تواند در مقابله با آن اتخاذ نماید.

رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه- 22دی94: ما از موضع عربستان علیه رژیم ایران حمایت می‌کنیم، رژیم تلاش می‌کند با کشاندن اختلافات مذهبی و فرقه‌یی به مرحله جنگ، آتش خطرناکی را در منطقه روشن کند. این رژیم از تحولات سوریه، عراق و یمن برای گسترش دخالتهایش در منطقه سوء‌استفاده می‌کند.

به این ترتیب، اجلاس فوق‌العاده اتحادیه عرب و اقدامات عملی پس از آن، اعلام موضع پاکستان در حمایت و هم‌پیمانی با عربستان، اظهارات شدیدالحن و بی‌سابقه رئیس‌جمهور ترکیه علیه رژیم ایران گویای این است که حلقه طناب انزوای سیاسی و گامهای عملی برای کوتاه کردن دست آخوندها از منطقه، دارد بر گردن رژیم، هرچه تنگ‌تر می‌شود. اگر کاهش مداوم قیمت نفت و سقوط روزافزون ارزش ریال را هم در کنار همین خبرها مورد توجه قرار دهیم هرچه تنگ‌تر شدن حلقه طناب بحران اقتصادی را که به‌اندازه تحریمها گلوی رژیم را می‌فشارد شاهد خواهیم بود. به این ترتیب می‌توان نتیجه گرفت حتی اگر تحریمها کاهش یابند یا طی مراحلی لغو شود، انزوای روزافزون سیاسی و تنگنای فزاینده و مرگبار اقتصادی فرصت تنفس و تجدید قوا به رژیم را نخواهد داد.

Tuesday, January 12, 2016

دستاوردهاي دو سال رياست جمهوري روحاني شياد


 دستآوردهاي روحاني تاكنون چيزي جز: افزايش اعدام‌ها و كسب رتبه اول در جهان / /افزايش تصاعدي نرخ بيكاري / افزايش خط فقر و خالي شدن سفره فقرا بيش از پيش /افزايش خودكشي‌ها /افزايش تصاعدي كارتن خوابان به ويژه زنان كارتن خواب / افزايش معتادان كشور به ويژه زنان معتاد / افزايش دختران فراري / افزايش شهريه‌ها / افزايش فشار و سركوب روي اقشارمذهبي وملي / افزايش زندانيان وگسترش زندانها / افزايش بدهي به بانك مركزي و رساندن آن به مرز بدهي 200هزار ميلياردي/ افزايش تورم (جوان: بررسی‌ها نشان می‌دهد در حدفاصل روی کار آمدن دولت یازدهم تا پایان اردیبهشت ماه سال 94 شبکه بانکی در حدود 500 هزار میلیارد تومان تسهیلات به اقتصاد ایران تزریق کرده است که این حجم از تسهیلات با کل حجم نقدینگی تا پایان کار دولت دهم برابری می‌کند)  / افزايش بي سابقه حاشيه نشيني (شرق: ١٨‎میلیون از ٥٥ میلیون نفر جمعیت شهرها در حاشیه‌های شهرها زندگی می‎کنند که نزدیک به یک سوم شهرنشینان کشور را تشکیل می‌دهد) . / افزايش قيمت اوليه ترين مايجتاج زندگي / افزايش مالياتها / افزايش دستگيري فعالين صنفي / افزايش اسيد پاشي روي زنان، / و افزايش. . . . نبوده است



چه بايد كرد؟

سفر روحاني تماما عليه منافع مردم ايران و در راستاي حفظ نظام ولايت صورت مي گيرد لذا بايد باهر امكاناتي كه در اختيار داريد به مقابله با آن برخواسته و در كمپين «نه» به روحانی، علیه اعدامها و نقض حقوق‌بشر در ایران شرکت کنید

به كانال تلگرام ما بپيونديد
https://telegram.me/onlinepress

كمپين «نه» به روحانی در پاریس


حسن روحانی رئیس‌جمهور نظام آخوندی قرار بود كه روز دوشنبه 16آبان به فرانسه سفر کند اما اين سفر به دلايل حملات تروريستي به فرانسه لغو شد و مجددا قرار است كه در روز پنجشنبه 8بهمن (28ژانويه)  اين سفر انجام شود. . روحانی در این سفر به دنبال چیست؟ وظايف ما چيست و چه بايد كرد؟

هدف روحاني از سفر به فرانسه

-براي فهم اين مساله نياز است مقداري به عقب برگرديم. خامنه اي بعد از ناكامي در يك دست كردن نظامش با  احمدي نژاد و ناتواني در سرجمع كردن نيروهاي وابسته به باند خودش در انتخابات 92 شكست خورد و محصول آن روي كار آمدن روحاني بود. / در ادامه خامنه اي با خوردن زهر اتمي به يك شكست استراتژيك تن داد و يكي از سه پايه اصلي قدرت و حكومتش (سركوب ـ صدور تروريسم و اتمي)  را از دست داد و در ادامه با شكست‌هاي متعدد در عراق، يمن، سوريه و. . . و بحران‌هاي عظيم اقتصادي و اجتماعي و تشديد  تضادهاي دروني اش و ... با بحرانها و بن بست‌هاي مرگبار و لاعلاج روبرو بود.

-باند روحاني ـ رفسنجاني خيلي صريح و بي پرده  ضمن اذعان به اين واقعيت؛ اين وضعيت را محصول خط و استراتژي خامنه اي دانسته و اينكه راه و روش خامنه اي؛ نظام را به پرتگاه سرنگوني برده است و اعلام كردند كه ما براي حفظ نظام آمده ايم و راه حل را در تعامل و آويختن به دامان غرب و به خصوص آمريكا اعلام كردند. بنابراين نقشه راه روحاني ، قلاب كردن كشتي در گل نشسته نظام  به غرب بود.

-سفر روحاني به فرانسه نيز در راستای همين خط و نقشه راه به‌منظور باز کردن راهی به سوی غرب و نهایتاً آمریکا و آویختن به دامن آن صورت می‌گیرد. طبعا باند رفسنجانی ـ روحانی خواهان سرمایه‌گذاری کمپانیهای غربی در زمینه‌های استراتژیک و بلندمدت هستند و در همین رابطه علی آهنی سفیر رژیم در فرانسه طی مصاحبه با رادیوRFI فرانسه (19/7)  گفت: «ما داریم توافقات و تفاهم‌نامه‌های مختلفی را برای همکاری در زمینه صنعت، خودروسازی، بخش انرژی. . . و حمل و نقل هوایی و ریلی، آماده می‌کنیم». البته اینها خواست حكومت ايران است، اما عموم غربیها از جمله فرانسه، به‌خاطر وضعیت بحرانی نظام و فقدان امنيت، حاضر به ريسك و سرمايه گذاري در چنين نظامي نيستند و حمله به سفارت عربستان اين نظريه را مهر كرد. بنابراين غرب و منجلمه فرانسه اساساً به‌دنبال صادرات و فروش کالا هستند و حداكثر در ساخت کالاهای مصرفی و زود بازده شراكت خواهند داشت.

-در این دیدارها علاوه بر مسائل اقتصادي طبعاً مسائل سیاسی هم مطرح می‌شود که به‌گفته مقام های دولت فرانسه اساساً درباره سوریه و دست برداشتن رژیم از دخالت در این کشور و قطع حمایتش از بشار اسد و نيز در راستاي خلع يد از نظام در كل منطقه خواهد بود.

-خلاصه؛  «روحاني در مسير خط تعامل براي  گرفتن كمك براي نجات نظام ولايت به فرانسه مي رود»

صورت مساله كمپين «نه به روحاني»

 در يك عبارت كوتاه حرف ما همان حرف جامعه فرانسه و پارلمان این کشور و حرف برجسته‌ترین و مترقی‌ترین روشنفکران فرانسه است: «اگر فرانسه ادعا می‌کند مهد دموکراسی و حقوق‌بشر است، چرا از رئیس‌جمهور سیاه ترین دیکتاتوری ضدبشری در تاریخ معاصر استقبال می‌کند؟! چرا از کسی استقبال مي كنند که در مدت دو سالی که روی کارآمده، بیش از 2هزار اعدام رسمی و اعلام شده را در کارنامه خود دارد؟!».

خواست مردم و مقاومت ايران از دولت فرانسه همان خواست 40تن از روشنفکران سرشناس فرانسه به رئیس‌جمهور این کشور است كه با برشمردن جنایات اين نظام گفته اند: «هیچ ملاحظه سیاسی و تجارتی نمی‌تواند بستن چشمان بر این وضعیت را توجیه کند / ما فرانسه و رئیس‌جمهور را دعوت می‌کنیم که نسبت به تجاوز به حقوق‌بشر در ایران قاطع باشد» / آنها با اشاره به مجاهدین و مقاومت ایران تأکید كرده اند: «منافع درازمدت ملت ما در صورتی بهتر تأمین ‏می‌شود که به ارزشها و اصول خود پایبند باشیم و با کسانی همراه باشیم که در جستجوی دموکراسی، احترام ‏به حقوق‌بشر و جدایی دین از دولت هستند». ‏

محصول كمپين اعتراضي چيست؟

شايد در گام نخست گفته شود كه مماشات گران مگر گوش شنوايي دارند، مگر به جز منافع خود به چيز ديگري مي انديشند؟ و ته خط این اعتراضات و اين كمپين‌ها به هدفي نخواهد رسيد / آب در هاون كوبيدن است و گيريم هر چه كه لازم بود را كرديم؛ «چه فايده!»

-مماشات گران، قبل از هر چيز تابع تعادل قواي صحنه هستند، آنها به دنبال «سود» هستند و «مواضع» آنها براساس «منافع» آنها تنظيم مي شود.

-دولت‌هاي مماشات گر در غرب نمي توانند افكار عمومي و چهره بين المللي خود را ناديده بگيرند و بخشي از سود و زيان آنها تابع همين مساله است يعني به ميزاني پاي مماشات مي روند كه به لحاظ افكار داخلي و چهره بين المللي خود ضرر نكنند. از اين رو هرچه قدرت مقاومت و صداي آنها در افشاي اين معاملات محكم تر و قاطع تر باشد، به همان ميزان عقب نشيني مي كنند؛ به عنوان مثال در آماده سازي سفر قبلي كه انجام نشد؛ افشاگري مقاومت باعث شد كه دست دولت فرانسه در حمایت تمام‌عیار از خواست تجار فرانسوی که بوی نفت و بازار ایران آنها را مست کرده بود؛ بسته شود. به همین علت بود که فرانسه بر سر سرو مشروبات الکلی، به‌طور غیرمعمول حاضر به هیچ انعطافی نشد و در اقدامی تحقیرآمیز نهایتاً ضیافت رسمی را لغو کرد، چرا که بیم داشت در افکار عمومی خود به کوتاه آمدن در برابر فاشیسم دینی حاکم بر ایران متهم شود. / همچنين دولت فرانسه در اقدامی دیگر، به‌منظور ایجاد بالانس و تسکین افکار عمومی و بخش بزرگی از جامعه فرانسه که دولت این کشور را به‌خاطر چشم‌پوشی از نقض حقوق‌بشر توسط فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران ملامت می‌کنند؛ در یک ژست حقوق‌بشری، اقدام به اعطای نشان لژیون دونور به یک ایرانی کرد. اقدامی که رژیم از آن به‌عنوان یک جهت‌گیری منفی سوز و گداز کرد.

-به عبارت ديگر مي توان به یمن افشاگریها و اقدامات هوادران و هموطنان شریف و آزاده قیمت زیادی از نظام آخوندي گرفته و بر محکومیت و منفوریتش افزود و اجازه نداد كه با حراج سرمايه‌هاي اين ميهن بر عليه مردم ايران بند و بست داشته باشد. خواسته ما از دولت فرانسه چيست؟

فرانسه سرزمینی است که از دیرباز به مهد آزادی شهرت داشته و این بدان معناست که مقامات این کشور به اصل آزادی نوع بشر و رعایت حقوق مسلم هر انسان معتقدند. اما سفر حسن روحانی به این کشور، آرمان هایی را که فرانسه آزاد بر اساس آن شکل گرفته به‌طور جدی زیر سؤال می‌برد. از اين رو پذیرش آخوند روحانی در فرانسه كه عنوان مهد آزادی و حقوق‌بشر را به همراه دارد، پيشاپيش محكوم است. روحانی، فردی است که در سابقه امنیتی خودش از سی سال قبل در شکنجه آزادیخواهان ایران نقش داشته است. مردی که با وجود دو هزار اعدام در دوره ریاست جمهوری‌اش، عوامفریبانه دم از آزادی و رعایت حقوق‌بشر می‌زند. از اين رو:

-دولت فرانسه نباید در مقابل اعدام‌ها و شقاوتهاي دولت روحاني در جامعه ايران بی‌تفاوت بماند و از رئیس‌جمهور فرانسه و مقامات این کشور مي خواهيم که با روحانی ملاقات نکنند و روابط خود را با رژیم ایران به توقف اعدامها و آزادی زندانیان سیاسی مشروط کند.

-دولت فرانسه بايد توسعه روابط دیپلوماتیک و تجاری خود را با (رژیم)  ایران به بهبود وضعیت حقوق‌بشر در این کشور، همراه با توقف اعدام، آزادی زندانیان سیاسی و احترام به آزادیهای دموکراتیک مشروط کند.

-دولت فرانسه اگر به دنبال حذف پایدار بنیادگرایی اسلامی و افراطي ‌گرایی از منطقه خاورميانه و جهان است؛ اگر به دنبال يك مبارزه پايدار براي ريشه كني  بنيادگراها مي باشد؛ بايد بداند كه رژیم حاکم بر تهران منشأ و‌ام القراي اين بحران است و راه‌حل در خلع‌ید از اين رژيم در سوریه و عراق و كشورهاي منطقه مي باشد.

-یک ایران آزاد و دموکراتیک، شرط پایه‌یی ثبات در منطقه است و بدین‌منظور ضروری است كه دوليت فرانسه از مقاومت ایران حمایت كند اين مقاومت در برنامه ده ‌ماده‌ ای ارائه‌شده توسط مریم رجوی رئیس‌جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران، خواستار یک ایران دموکراتیک، غیراتمی، مبتنی بر جدایی دین از دولت، برابری زن و مرد و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با همسایگان مي باشد

-دولت فرانسه بايد خواستار تامين حفاظت مخالفان ایرانی پناهنده در کمپ لیبرتی در عراق توسط ارگانهای بین‌المللی باشد و به‌طور خاص بايد خواهان لغو محاصره ضدانسانی، از جمله محاصره پزشکی از اين كمپ بوده و اين كمپ بایستی به‌عنوان کمپ پناهندگی سازمان ملل به‌رسمیت شناخته شود،

واقعيت چيست

در ارتباط با اين سفر توجه دولت فرانسه به چند واقعيت ضروري است:

-واقعیت این است که (رژیم)  ایران نه تنها راه‌حل بحران نیست، بلکه به‌طور وسیعی منشأ آن است و از زمان استقرار «جمهوری اسلامی» در ایران توسط خمینی، این رژیم بیش از سه دهه پیش، اولین سرچشمه بی‌ثباتی در منطقه بوده است. حمایت آن از بشار اسد در سوریه، از حزب‌الله در لبنان، از شبه‌نظامیان حوثی در یمن، مواضعش در بحران خاورمیانه و مسأله فلسطین و دخالتش در عراق تحت دولت مالکی نمونه‌هایی از آن هستند؛ اما متأسفانه اینها نه همه نمونه‌ها، و نه آخرین آنها هستند.

-واقعیت این است که حکومت مذهبی حاکم بر ایران از سی سال پیش تغییری نکرده است و (به‌دلیل)  ماهیتش به تغذیه بنیادگرایی در منطقه ادامه می‌دهد.

-واقعیت این است که وضعیت حقوق‌بشر در ایران بی‌وقفه وخیم‌تر شده و امروز سازمان ملل و سازمانهای غیردولتی مثل عفو بین‌الملل آن‌را محکوم می‌کنند. بیلان ریاست‌جمهوری روحانی که او را مدره معرفی می‌کنند، تا به امروز از مرز 2000 اعدام گذشته است. دولت روحاني رکور دار اعدام در جهان و بانکدار مرکزی تروریسم است؛ از اين رو در «سرزمین پناهندگان» و «مهد حقوق‌بشر» جايي نمي تواند داشته باشد.

-واقعيت اين است كه آخوند روحانی باید برای اعدامهای جمعی در ایران، کشتار مجاهدان اشرفی و کشتار مردم سوریه مواخذه شود

-واقعيت اين است كه آخوند روحانی، از ابتدای روی کار آمدن خمینی همواره یکی از بالاترین نقشها را در سرکوب وحشیانه، جنایتهای جنگی مانند فرستادن کودکان بر روی میدانهای مین، صدور تروریسم و بنیادگرایی و پروژه ضد‌ ملی بمب اتمی داشته است، همین شیخ جنایتکار در روز 23تیر 1378 در بحبوحه قیام دانشجویان گفت: اهانت به خامنه‌ای «اهانت به ایران و اسلام و مسلمانان و قانون اساسی و کسانی است که ایران را ام‌القرای جهان اسلام می‌دانند. . . دستور قاطع صادر شد تا هر گونه حرکت این عناصر با شدت سرکوب شوند»

-واقعيت اين است كه هرگز روحاني سرسپردگي خود را به خامنه اي و حفظ نظام كتمان نكرده است آخوند روحاني از درون نظام جهل و جنايت آخوندي برخاسته و هيچ هدفي جز حفظ ولي فقيه و نظام آخوندي ندارد؛ آخوند علوی وزیر اطلاعات کابینه روحانی در اثبات سرسپردگی کابینه روحانی به خامنه‌ای روز دوشنبه 2شهریور 94 گفت: «این دولت هر روز که از عمرش گذشته پیوندش با مقام معظم رهبری محکمتر و مستحکمتر شده است».

-واقعيت اين است كه «میانه‌روی و اعتدال» در فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران چیزی جز یک توهم نیست و ژستهای روحانی چیزی جز تلاش برای کسب سهم بیشتری از قدرت و چپاول سرمایه‌های مردم ایران نیست

-واقعيت اين است كه اعضای کابینه آخوند روحانی که به مجلس رژیم معرفی شدند همه از بالاترین مقامات رژیم در سه دهه گذشته هستند که بیشترین نقش را در جنگ، سرکوب و صدور تروریسم و بنیادگرایی داشته‌اند و هیچ‌کس خارج از کارگزاران رژیم آخوندی در 34سال گذشته در آنها دیده نمی‌شود. در اين رابطه آخوند محمود علوی، وزیر اطلاعات کابینه روحانی روز دوشنبه 2شهریور 94 اذعان کرد که تمامی وزیران کابینه روحانی از پاسداران، مأموران وزارت اطلاعات، دژخیمان قضاییه و آمران و عاملان سرکوب و جنایت در دوران حاکمیت نظام ولایت‌فقیه هستند. و گفت: «وزرایی هم که ایشون (روحانی)  انتخاب کردند نوعا کسانی هستند که یا خاستگاهشون سپاه پاسداران است یا اعضای شورای مرکزی جهاد سازندگی (یک ارگان سرکوب وابسته به پاسداران)  یا این‌که از نهادهای انقلابی دیگه از دستگاه قضاییه، از بین سربازان گمنام امام زمان (اسمی که رژیم برای وزارت اطلاعات به‌کار می‌برد) . . . هستند این ترکیب باعث شده که یک ترکیب پایبند به آرمانها به وجود آورده است

-واقعيت اين است كه مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری روحانی، عضو اصلی کمیته‌یی است که 30هزار زندانی سیاسی را در 67 با فتوای خمینی قتل‌عام كرد

-واقعيت اين است كه دستآوردهاي روحاني تاكنون چيزي جز: افزايش اعدام‌ها و كسب رتبه اول در جهان / /افزايش تصاعدي نرخ بيكاري / افزايش خط فقر و خالي شدن سفره فقرا بيش از پيش /افزايش خودكشي‌ها /افزايش تصاعدي كارتن خوابان به ويژه زنان كارتن خواب / افزايش معتادان كشور به ويژه زنان معتاد / افزايش دختران فراري / افزايش شهريه‌ها / افزايش فشار و سركوب روي اقشارمذهبي وملي / افزايش زندانيان وگسترش زندانها / افزايش بدهي به بانك مركزي و رساندن آن به مرز بدهي 200هزار ميلياردي/ افزايش تورم (جوان: بررسی‌ها نشان می‌دهد در حدفاصل روی کار آمدن دولت یازدهم تا پایان اردیبهشت ماه سال 94 شبکه بانکی در حدود 500 هزار میلیارد تومان تسهیلات به اقتصاد ایران تزریق کرده است که این حجم از تسهیلات با کل حجم نقدینگی تا پایان کار دولت دهم برابری می‌کند)  / افزايش بي سابقه حاشيه نشيني (شرق: ١٨‎میلیون از ٥٥ میلیون نفر جمعیت شهرها در حاشیه‌های شهرها زندگی می‎کنند که نزدیک به یک سوم شهرنشینان کشور را تشکیل می‌دهد) . / افزايش قيمت اوليه ترين مايجتاج زندگي / افزايش مالياتها / افزايش دستگيري فعالين صنفي / افزايش اسيد پاشي روي زنان، / و افزايش. . . . نبوده است

نتيجه

-سفر روحاني تماما عليه منافع مردم ايران و در راستاي حفظ نظام ولايت صورت مي گيرد لذا بايد باهر امكاناتي كه در اختيار داريد به مقابله با آن برخواسته و در كمپين «نه» به روحانی، علیه اعدامها و نقض حقوق‌بشر در ایران شرکت کنید

به كانال تلگرام ما بپيونديد
https://telegram.me/onlinepress

Monday, January 11, 2016

انسان اگر آرماني داشته باشد...

به كانال تلگرام ما بپيونديد
https://telegram.me/onlinepress

مريم رجوي

به كانال تلگرام ما بپيونديد
https://telegram.me/onlinepress

«نه»، به روحاني!

نه به روحانى
روحاني  كيست
-    آخوند روحانی، از ابتدای روی کار آمدن خمینی همواره یکی از بالاترین نقشها را در سرکوب وحشیانه، جنایتهای جنگی مانند فرستادن کودکان بر روی میدانهای مین، صدور تروریسم و بنیادگرایی و پروژه ضد‌ ملی بمب اتمی داشته است،  همین شیخ جنایتکار در روز 23تیر 1378 در بحبوحه قیام دانشجویان گفت: اهانت به خامنه‌ای «اهانت به ایران و اسلام و مسلمانان و قانون اساسی و کسانی است که ایران را ام‌القرای جهان اسلام می‌دانند... دستور قاطع صادر شد تا هر گونه حرکت این عناصر با شدت سرکوب شوند»
-    هرگز روحاني سرسپردگي خود را به خامنه اي و حفظ نظام كتمان نكرده است آخوند روحاني از درون نظام جهل و جنايت آخوندي برخاسته و هيچ هدفي جز حفظ ولي فقيه و نظام آخوندي ندارد؛ آخوند علوی وزیر اطلاعات کابینه روحانی در اثبات سرسپردگی کابینه روحانی به خامنه‌ای روز دوشنبه 2شهریور 94 گفت: « این دولت هر روز که از عمرش گذشته پیوندش با مقام معظم رهبری محکمتر و مستحکمتر شده است».
-    «میانه‌روی و اعتدال» در فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران چیزی جز یک توهم نیست و ژستهای روحانی چیزی جز تلاش برای کسب سهم بیشتری از قدرت و چپاول سرمایه‌های مردم ایران نیست.
كابينه روحاني:
-    اعضای کابینه آخوند روحانی که به مجلس رژیم معرفی شدند همه از بالاترین مقامات رژیم در سه دهه گذشته هستند که بیشترین نقش را در جنگ، سرکوب و صدور تروریسم و بنیادگرایی داشته‌اند و هیچ‌کس خارج از کارگزاران رژیم آخوندی در 34سال گذشته در آنها دیده نمی‌شود.
-    آخوند محمود علوی، وزیر اطلاعات کابینه روحانی روز دوشنبه 2شهریور 94 اذعان کرد که تمامی وزیران کابینه روحانی از پاسداران، مأموران وزارت اطلاعات، دژخیمان قضاییه و آمران و عاملان سرکوب و جنایت در دوران حاکمیت نظام ولایت‌فقیه هستند. وی در گفتگو با تلویزیون شبکه 1 رژیم گفت: «وزرایی هم که ایشون (روحانی) انتخاب کردند نوعا کسانی هستند که یا خاستگاهشون سپاه پاسداران است یا اعضای شورای مرکزی جهاد سازندگی (یک ارگان سرکوب وابسته به پاسداران) یا این‌که از نهادهای انقلابی دیگه از دستگاه قضاییه، از بین سربازان گمنام امام زمان (اسمی که رژیم برای وزارت اطلاعات به‌کار می‌برد)... هستند این ترکیب باعث شده که یک ترکیب پایبند به آرمانها به وجود آورده است...
-    مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری روحانی، عضو اصلی کمیته‌یی که 30هزار زندانی سیاسی که در 1367 با فتوای خمینی قتل‌عام كرد.
-    ابراهیم رئیسی ، معاون اول قوه قضاییه رژیم یکی دیگر از افراد کمیته  قتل عام سي هزار زنداني سياسي در سال 60  مي باشد.
دستآوردهاي  روحاني!!
نگاهي كوتاه به بيلان كار آخوند روحاني:
-    افزايش اعدام‌ها و كسب رتبه اول در جهان / در دوران دو ساله روحانی، بیش از دو هزار زندانی اعدام شده و او این اعدامها را اجرای حکم خدا و یا قانون توصیف کرده است. این شیخ شیاد،  شاگرد خمینی خون‌آشام است که در 1360 گفت: «خلیفه می‌خواهیم که دست ببرد، حد بزند و رجم کند... با چند سال زندان کار درست نمی‌شود این عواطف کودکانه را کنار بگذارید».
-    افزايش تصاعدي نرخ بيكاري / 
-    افزايش خط فقر و خالي شدن سفره فقرا بيش از پيش
-    افزايش خودكشي‌ها
-    افزايش بيكاري
-    افزايش تصاعدي كارتن خوابان به ويژه زنان كارتن خواب
-    افزايش معتادان كشور به ويژه زنان معتاد
-    افزايش فرار دختران خياباني
-    افزايش شهريه‌ها
-    افزايش فشار و سركوب روي اقشار
-    افزايش زندانيان وگسترش زندانها
-    افزايش بدهي به بانك مركزي و رساندن آن به مرز بدهي 200هزار ميلياردي دولت و شركت‌هاي دولتي به بانك مركزي (اظهار‌نظر وزير راه و شهرسازي)
-    افزايش تورم (جوان: بررسی‌ها نشان می‌دهد در حدفاصل روی کار آمدن دولت یازدهم تا پایان اردیبهشت ماه سال 94 شبکه بانکی در حدود 500 هزار میلیارد تومان تسهیلات به اقتصاد ایران تزریق کرده است که این حجم از تسهیلات با کل حجم نقدینگی تا پایان کار دولت دهم برابری می‌کند)
-    افزايش بي سابقه حاشيه نشيني (شرق: ١٨‎میلیون از ٥٥ میلیون نفر جمعیت شهرها در حاشیه‌های شهرها زندگی می‎کنند که نزدیک به یک سوم شهرنشینان کشور را تشکیل می‌دهد).
-    افزايش قيمت اوليه ترين مايجتاج زندگي
-    افزايش مالياتها 
-    افزايش دستگيري فعالين صنفي
-    افزايش اسيد پاشي روي زنان، در دوران ریاست‌جمهوری او شمار زیادی از زنان آزاده توسط دژخیمان رژیم با اسید مورد حمله قرار گرفتند و یکی از فجیع‌ترین جنایات این رژیم را به وجود آوردند.
خواسته هاي اقشار محروم
-    خواسته هاي مردم در دوران رياست جمهوري روحاني با هر مقياسي كمترين ها محسوب مي شود، ولي همين خواستهاي اندك؛ پرداخت نشده است: 
-     حقوق بالاي خط فقر براي زنده ماندن
-    آزادي زندانيان سياسي كه هيچ جرمي در كادر همان قانون اساسي اين نظام مرتكب نشده اند.
-    آزادي هزار زنداني بي گناه معلم كه براي حداقل معيشت  اعتراض مسالمت آميز داشتند.
-    پرداخت حقوق ماهيانه كه بعد از ماه ها پرداخت نشده است.
-    رفع تبعيض و اجراي طرح همسان سازي شغلي
-    آموزش رايگان كه از حداقل ترين حقوق اقشار محروم بوده است
-    اخراج نيروهاي سركوبگراز دانشگاه ها كه حداقل حقوق هر محيط دانشگاهي است. (درحال حاضر انواع ارگانهاي سرگوبكر در دانشگاه ها لانه دارند منجمله: حراست دانشگاه ـ جهاد دانشگاهي ـبسيج دانشجويي ـ بسيج اساتيد ـ بسيج كارمنديـ كميته انضباطي ـ دفترنمايندگي ولي فقيه ـ معاونت دانشجويي ـمعاونت وزارت اطلاعات ـ دوربينهاي مخفي ـ روساي مزدور و....)
-    .............
اعتراضات
به صورت متقابل در دوران دو ساله حاكميت روحاني، اعتراضات وخيزش هاي اجتماعي بي وقفه استمرار داشته است؛ كليه اقشار محروم را در گرفته است و از آن جايي كه پاسخي به آنها داده نشده است؛ استمرار داشته و سر ايستادن ندارد. در اين مدت كوتاه خيزش هاي اجتماعي در كميت وكيفيت هاي متفاوت در اقشار زير وجود داشته است:
-    اعتراضات پرستاران
-    تجمعات اعتراضي معلمين
-    اعتراضات معلمين پيش دبستاني
-    اعتراضات مالباختگان
-    اعتراض سنگبريها
-    اعتراض صرافان
-    ............
چه بايد كرد؟
-    روحاني و باند وابسته به آن،  به طرز مضحگي ازدوران «پسا مذاكره» صحبت مي كنند منظورشان آماده كردن نظام براي عبور از  مرحله به قول خودشان «سقوط» و «مرگ» است.  اما ما درست مي بايست در همين مرحله «واپس تمرگيدن» براي سرنگوني و گسستن بند از بند رژيم ضد بشري؛ به طور مضاعف پيش بتازيم.
-    هيچ فرصتي را براي اعتراض و قيام درهر زمان و هر مكان مكان نبايد از دست بدهيم؛ چرا كه روحاني و تماميت اين نظام بعد از زهر اتمي در ضعيف ترين وضعيت خود قرار دارند.
-     گسترش اعتراضات از هر نوع در هر ابعاد و كميتي و با افشاي ماهيت روحاني و اينكه بخشي از نظام جهل و جنايت آخوندي است و انتشار گسترده اخبار جنايت هاي نظام آخوندي چه در  فضاي مجازي يا از طريق شعار نويسي بر در و ديوار يا پخش تراكت و پلاكارد  و ... بايد استمرار يابد ، بايد قطرات كوچك را به رود و رودها  را چون سيلي خروشان و  بنيانكن عليه اين نظام غارتگر  به جريان بياندازيم..
-    اين بار قيام بايد تا شكستن طلسم اختناق توسط ارتش آزادي با امكان تمركز نيروي و وارد ضربات كاري ادامه پيدا كند. براي در هم شكستن طلسم اختناق بايد سازمان رزم مناسب آن را در اختيار داشت / تشكيل هسته هاي مقاومت در پيوند با ارتش ازادي مي تواند اين نظام را سرنگون كند. هسته هاي مقاومت بايد همچون اخگري، انبار باروت خشم خلق واقشار محروم را عليه اين نظام منفجر كند. هسته هاي مقاومت بايد از هر فرصت براي برپايي خيزش هاي اجتماعي استفاده كنند.
-    آزادي بدون پرداخت قيمت هرگز بدست نمي آيد. بايد پيشتازان و اقشار آگاه اين مردم، هزينه زندگي آزاد  يك ملت و نسل هاي بعدي آن را بپردازند. رژيم جنايتكار آخوندي هرگز در يك صبح رويايي «آزادي» و «نان» را به مردم ما هديه نخواهد كرد. بايد آن را گرفت و هزينه آن را هرچه باشد؛ پرداخت 

Sunday, January 10, 2016

حمله به سفارت عربستان، چرا؟


  روابط ايران و عربستان پس از انقلاب57 مسير پر تنشي را طي كرد ، طي اين سالها بارها و بارها مناسبات دو كشور به دليل دخالت هاي نظام ولايت در حج و امور داخلي عربستان به تنش افتاد تا اينكه در سال1382 آمريكا پس از اشغال عراق و تحويل آن به ايران، نگراني‌هاي امنيتي عربستان به افزايش چشمگيري پيدا كرد، بعد از توافق مذاكرات هسته اي آمريكا با حكومت ايران و حمايت نسبي آمريكا از ايران و حوثي‌ها در يمن، اين روند، ديگر براي عربستان قابل تحمل نبود و اين كشور متوجه شد كه بايد خودش مساله دفاعي خودش را در برابر دخالت حكومت آخوندها حل و فصل كند، سردبیر دیپلوماتیک تلویزیون CNN در اين باره گفته بود: «عربستان سعودی و دیگر کشورهای منطقه به این نتیجه رسیده‌اند که باید برای دفاع از خودشان روی پای خود ایستاده و باید خود در فکر دفاع از خودشان باشند».

تايم نيز بعد از حادثه اخير ميان عربستان و حكومت ايران نوشت: «عربستان سعودي سال 2016 به‌طور كامل از زير سايه روابط با قدرت بزرگ كه موجوديت آن را از زمان ايجاد اين كشور در سال 1932 تحت‌الشعاع قرار داده بود، خارج شد» و نوشت؛ «محصول اين اتفاق اين بود كه رياض فراتر از نفوذ واشنگتن قرار گرفت». يعني عربستان وقتي ديد كه از طرف آمريكا حمايتي در برابر دخالت‌ها و تجاوزات حكومت ايران وجود ندارد؛ تصميم گرفت كه بدون چشمداشت و انتظار از آمريكا، به اتكاي خود و ائتلافي از كشورهاي عربي و منطقه اي در براير دخالت‌هاي حكومت ايران از خود «دفاع» كنند.

در پي يك سلسله دخالت هاي تروريستي نظام آخوندي در عربستان كه  از طريق عواملش صورت مي گرفت؛ عربستان در 12دي اقدام به اعدام شيخ نمر باقر النمر، به همراه 46 نفر ديگر كرد.  نظام آخوندي كه فرصت را غنيمت ديده  بود اقدام به پاتك به عربستان كرد و در اين رابطه  اقدام به آتش زدن و اشغال سفارت عربستان در تهران و مشهد كرد ، متعاقبا عربستان و چند كشور عربي ارتباط ديپلماتيك خود با حكومت ايران را قطع كردند؛ شوراي امنيت و چندين كشور ديگر اقدام حكومت ايران را محكوم كردند و يك سلسله از تحولات داخلي، عربي، منطقه اي و بين المللي از اين نقطه به بعد كليد خورد. به اين ترتيب تنش ساليان بين حكومت ايران و عربستان به كيفيت جديدي بالغ شد.

توضيح: شيخ نمر اهل عربستان بوده و ده سال در قم درس طلبگي خوانده بود و  از سوي نظام آخوندي در مناطق شيعه نشين عربستان فعاليت مي كرد و به دنبال جدا سازي اين مناطق از كليت كشور عربستان بود، اين شيخ توسط حكومت ايران حمايت و پشتيباني مي شد.

تاريخچه روابط پر تنش ايران و عربستان

براي فهم بهتر علت تنش كنوني ميان عربستان با حكومت ايران بهتر است نگاهي به رابطه اين دو كشور در سال‌هاي گذشته بياندازيم:

1365: در پي درگيري ميان حجاج و سربازان سعودي 400نفر از جمله 300حجاج ايراني در مكه كشته شدند.

1365: حمله به سفارت عربستان سعودی در تهران و اشغال آن و گروگانگیری کارکنان آن و تهاجم عناصری از سپاه پاسداران و بسیج به آنها، تهاجمی که به مصدوم شدن تعدادی از کارکنان سفارت و کشته شدن یکی از آنان به‌نام ساعد الغمزی منجر شد. به دنبال آن سفارت عربستان درتهران آتش كشيده شد. به دنبال اين حوادث، دولت رياض روابط ديپلماتيك خود با ايران را قطع كرد

1369: دو كشور روابط خود را اصلاح كردند.

1375: عمليات خُبَر توسط مزدوران وابسته به حكومت ايران در 5تيرماه 75 انجام شد ـ در اين عمليات 19پرسنل نظامی آمریکا کشته و 500نفر مجروح شدند. بمب‌گذاری برجهای الخوبر، كه در يك مجتمع مسکونی صورت گرفت و مرگبارترین حمله تروریستی علیه نیروهای آمریکایی بعد از بمب‌گذاری مقر تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت در سال 1361 بود. لوئیس فری رئیس سابق FBI اعلام کرده بود که حكومت ایران و عوامل آن در پشت این انفجار بودند اما دولت آمریکا در چارچوب مماشات با آخوندها اجازه انتشار اطلاعات آن را نداده بود. .

1382: ايالات متحده امريكا پس از اشغال عراق اين كشور را به شيعيان وابسته به حكومت ايران تسليم كرد. اين امر باعث افزايش نگراني‌هاي امنيتي عربستان سعودي شد.

1387: افرايش نفوذ ايران در عراق و مطالبات سياسي اقليت‌هاي شيعه درمنطقه خليج، باعث نگراني دولت‌هاي منطقه و منجمله عربستان شد.

1389: عربستان سعودي در بحرين با مزدوران شورشي وابسته به حكومت ايران درگير شد و با فرستادن يكان‌هاي نظامي آنها را به شكست كشاند.

1389: حكومت تهران توسط دو شهروند ايراني اقدام به ترور عادل الجبير، وزير امور خارجه فعلي عربستان سعودي و سفير پيشين اين كشور در واشنگتن را كرد كه با دستگيري هر دو نفر اين توطئه خنثي شد.

1389: قتل دیپلومات عربستان سعودی حسین قحطانی هنگام تردد به مقر کنسولگری عربستان سعودی در کراچی

1389: به دیپلومات عربستان سعودی در مشهد تهاجم شد

1389: شروع جنگ نيابتي عربستان و نظام آخوندي در سوريه ـ در درگيري‌هاي سوريه، حكومت ايران وحزب الله لبنان از حكومت اسد و عربستان سعودي از مخالفان حكومت اسد حمايت كردند. ايران و حزب الله نيروهاي نظامي خود را به سوريه فرستادند و در صف نظام اسد جنگيدند.

اسفند 1393: عربستان عليه حوثي‌هاي يمن كه از طرف حكومت ايران حمايت مي شدند و پيشروي قابل ملاحظه اي در تصرف كل يمن كرده بودند؛ وارد جنگ شده و حملات هوايي سنگيني را آغاز كرد.

تير 1394: در روند مذاكرات هسته اي با كشورهاي 5 + 1 روابط حكومت ايران با غرب باعث افزايش نگراني‌هاي عربستان سعودي و ديگر كشورهاي عرب حاشيه خليج شد، عربستان به اين نتيجه رسيد كه بايد روي پاي خودش در برابر دخالت هاي نظام آخوندي بايستد واِلا قافيه را باخته است.

شهريور 1394: حادثه منا رخ داد كه در اين ميان صدها ايراني كشته شدند؛ عربستان اعلام كرد كه به دخالت نظام آخوندي در اين حادثه مشكوك است. متقابلا تهران نيز عربستان سعودي را به بي توجهي و عدم ارائه تعداد صحيح قربانيان متهم كرد.

 روند حوادث اخير

12دی 94 – اعدام شيخ نمر روحاني وابسته به نظام آخوندي در عربستان

13دی 94 – حمله عوامل حكومت ايران به سفارت عربستان سعودی در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد ، متعاقب آن دکتر عبداللطیف الزیانی دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس در بیانیه‌ای اظهارات خصمانه و تحریک‌آمیز حكومت ایران علیه عربستان سعودی را محکوم کرد و آن را دخالت روشنی در امور داخلی عربستان سعودی دانست. ، در همين روز وزیر خارجه عربستان سعودی در یک کنفرانس مطبوعاتی در ریاض قطع رابطه با حكومت ایران را اعلام کرد.

14دی 94 - دولت سودان سفیر حكومت ایران و دیپلوماتهای این کشور را در اعتراض به حمله به سفارت عربستان در تهران اخراج کرد.

15دي 94 - شورای امنیت سازمان ملل‌متحد تهاجم به سفارت عربستان سعودی در ایران را محکوم کرد و در بیانیه‌ای از حكومت ايران خواست از نمایندگیهای دیپلوماتیک در خاکش حفاظت کند.

15دي 94 - بحرین تمامی پروازها از آن کشور به ایران و از ایران به بحرین را متوقف کرد. بحرین یک روز پیش از آن نیز از تصمیم خود برای قطع رابطه با حكومت ایران در اعتراض به حمله به سفارت عربستان در تهران خبر داده بود. بحرین به هیأت دیپلوماتیک حكومت ایران در منامه ۴۸ ساعت فرصت داده‌ بود تا خاک آن کشور را ترک کنند. ، قطر نيز حملات به اماکن دیپلوماتیک عربستان سعودی در ایران را محکوم کرده و سفیر خود در تهران را فراخواند

16دي 94 - سفیر نظام آخوندی در عربستان سعودی همراه با 54تن از دیپلومات تروریستهای این نظام به تهران برگشتند ، سودان، بحرین و جیبوتی روابط دیپلوماتیک خود را با حكومت ایران قطع کردند.

17دي 94 - سومالی سفارت حكومت ایران را در موگادیشو تعطیل کرد و روابط خود را با این نظام قطع کرد. ، پادشاه اردن ملک عبدالله دوم در تماس تلفنی با ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی حمایت اردن را از قطع رابطه عربستان با ایران اعلام کرد.

18دي 94 - به گزارش خبرگزاری فرانسه، عربستان سعودی 4نفر از عوامل حكومت ایران را محاکمه می‌کند. یکی از این افراد به جاسوسی متهم شده است و سه تن دیگر در ارتباط با تروریسم محاکمه می‌شوند. ، وزیر خارجه بنگلادش حمله اخیر به سفارت عربستان سعودی در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد را به‌شدت محکوم کرد. وی این اقدام را نقض کنوانسیونهای بین‌المللی دانست.

اين روند متوقف نشده و در حال حاضر ادامه دارد.



مواضع اوليه حكومت ايران بعد از اعدام شيخ نمر

بعد از انتشار اخبار اعدام شيخ نمر، حكومت آخوندي به ويژه شخص خامنه اي با راه اندازي دود و دم بسيار زياد؛ شروع به تهديد عربستان كرد و گفت كه از عربستان به خاطر كشتن شيخ نمرانتقام خواهد گرفت ، خامنه‌ای زمينه سازي حمله را فراهم كرد و گفت: «دست انتقام الهی گریبان سیاستمداران سعودی را خواهد گرفت» باند روحاني نيز از طريق وزارت امور خارجه و  احضار کاردار ریاض؛ به وي هشدار داد و گفت: «عربستان تاوان سختی خواهد داد» ، همچنين یکي از عناصر باند رفسنجانی تهديد كرد: «اقدام عربستان بی‌پاسخ نمی‌ماند، ایران (هر دو باند)  در این مورد وحدت استراتژیک دارند»

بنابراين پيشاپيش روند حوادث مشخص بود كه به چه سمتي خواهد رفت.



حمله به سفارت عربستان و بررسي اهداف آن

متعاقب مواضع اوليه هر دو باند عليه عربستان؛ عناصري از نظام اقدام به آتش زدن و اشغال سفارت عربستان در تهران و مشهد كردند. اين اقدام توسط مفسران خارجی و حتی برخی رسانه‌ها و مهره‌ها حکومتی «ابلهانه» توصیف شد؛ آيا اين اقدام خودبخودي بود؟ ، آیا اين ناشی از یک اشتباه محاسبه بود؟ یا با آگاهی از عواقب آن دست به چنین اقدامی زده شد؟

در پاسخ به سوالات:

بعد از شكست‌هايي متعددي كه حكومت ايران و به صورت مشخص، شخص خامنه اي كه در داخل و در منطقه با آن مواجه بود و با توجه به روند انتخابات كه  نياز به يك «بحران» براي سرپوش قلع و قمع هايش داشت؛  اعدام شيخ نمر را يك فرصت تلقي كرده و به دنبال  سوء استفاده و راه اندازي يك  بحران برآمد تا زير سايه اين بحران و دود و دمي كه راه مي افتد؛ در گام نخست اندک روحیه‌ ای به ریزشی های نظامش در داخل و خارج ایران بدهد

يكي ديگر از  اهداف خامنه اي از اين بحران سازي، در هم ريختن پروژه باصطلاح تعامل روحاني بعد از برجام بود. چرا كه با ايجاد چنين رسوايي بين اللملي و منطقه اي فرش از زير پاي باند روحاني و رفسنجاني در مسير تعامل كشيده مي شد؛ خبرگزاري ايلنا نوشت: «اين اقدام (توسط باند خامنه اي)  براي تضعيف دولت بوده و مصرف انتخاباتي داشته است».

همچنين اگر خامنه اي مي توانست اين بحران را با  مهندسي مناسب پيش ببرد؛ مي  توانست درامر انتخابات ازآن براي حذف رقيب بيشترين استفاده را بكند..

از اين رو اين اقدام با آگاهي كامل و به صورت مشخص از طرف باند خامنه اي، براي تحقق هدف‌هاي فوق كليد خورد.



واكنش عربستان و كشورهاي عربي و جوامع بين المللي

عربستان به اين عمل تروريستي واكنش تندي نشان داد ، واکنش شدید و قاطع دولت عربستان به حمله «عناصر حکومت آخوندی به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد» در صدر اخبار منطقه و جهان قرار گرفت؛ به‌ خصوص که بحرین و سودان و جیبوتی نیز در همبستگی با عربستان بلافاصله روابط خود را با حكومت ايران را قطع کردند و امارات نیز سطح مناسبات سیاسی خود با حكومت ايران را به کاردار تنزل داد و کویت سفیر خود در تهران را فراخواند.

اين عكس العمل برق آساي عربستان، براي سران نظام شوكه كننده بود و به قول خودشان هرگز انتظار چنين واكنشي از سوي عربستان را نداشتند؛ چرا كه بعد از اين همه شكست و درهم شكستگي داخلي و بين المللي ولي فقيه، همچنان سر در برف، فكر مي كردند كه در تعادل قبلي باآنها تنظيم مي شود و به قول مفسرين، عربستان با  اين اقدام خود يك پيام بسيار روشن از تعادل جديد منطقه به نظام آخوندي  و كشورهاي منطقه و جوامع بين المللي ارسال كرد.

 واكنش جوامع بين المللي

در ارتباط با اقدام حكومت ايران، كشورهاي مختلف در  يك نمايش هماهنگ، در همدردي با عربستان حكومت ايران را محكوم كردند.

شورای امنیت ملل‌متحد نیز حكومت ايران را به‌خاطر حمله به سفارت عربستان محکوم کرد و از حكومت ايران خواست تا «از دیپلوماتها و دارایی‌های سفارت‌خانه‌ها در ایران حفاظت کند».

دو دولت روسيه و چين كه عملا متحد حكومت ايران هستند، نيز حمله به سفارت سعودي در تهران وكنسولگري آن در مشهد، را محكوم كردند. صالح العرموطي استاد قانون بين‌المللي و رئيس سابق كانون وكلاي اردن گفت: «محكوم نمودن مسكو و چين به منزله اعتراف رسمي دخالتهاي آشكار و خطرناك ايران در امور كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس و هم‌چنين كشورهاي عربي»



متهم كردن عربستان به آتش زدن سفارت خانه خود

بعد از محكوميت كشورهاي عربي و شوراي امنيت، حكومت ايران به پرت و پلا گويي‌هاي آشكاري افتاد و در گام نخست؛  عربستان را به عنوان طراح اين ماجرا معرفي كرد:

خرازی، سفیر سابق رژیم در فرانسه گفت: «شما یک سازماندهی می‌بینید، تا این اتفاق می‌افتد عربستان سعودی به تعطیلی مناسبات خودش با ایران می‌پردازد؛ متعاقب آن بحرین، متعاقب آن سودان و اتفاقاتی که شما دارید مشاهده می‌کنید، کاملاً هماهنگ است ، این فضا سازی و فرافکنی که اینها می‌کنند، کاملاً طراحی شده است».

بعد در مطبوعات همين نظام گفته شد كه حمله به سفارت عربستان در ایران كار نفوذیها بوده است گیرم از آدم های نادان هم استفاده کردند. . . حتماً دو گروه بودند شواهد هم نشان می‌دهد دوگروه بودند، گروه پشت، پشت کار، و این‌که رهبری می‌کردند از خود دشمن‌ها بودند می‌خواستند این کار را به‌وجود بیاورند و بعد توپ را که افتاده بود در آنطرف، به دست دشمن بدهند دشمن دست بالا بگیرد و بگوید من قطع می‌کنم و كرد.... 



چرخش 180درجه‌ ای و عقب نشنيي آسانسوري از مواضع پيشين

   بيش از 48 ساعت نگذشته بود كه با يك چرخش 180درجه‌ اي در درون نظام روبرو بوديم و تهاجم و بگير و ببند اوليه و مجازت مي كنيم،  گوشمالي مي دهيم و.... جاي خود را به آه و ناله و ابراز وحشت داد. چرا كه هر دو باند نظام، يك اشتباه فاحش در برآوردشان از عربستان داشتند و اينكه انتظار چنین عکس‌العمل سنگینی از طرف عربستان و متحدانش را نداشتند و اين نشان مي داد كه فهم درستي از تعادل جديد منطقه و جايگاه در هم شكسته حكومت ايران بعد از شكستهاي پياپي و جام زهر و عقب نشيني‌هاي آسانسوري نداشته‌اند. آصفی، سخنگوی پیشین وزارت‌خارجه گفت: «اینکه به این سرعت بیایند به سمت قطع رابطه این را کسی پیش‌بینی نمی‌کرد».

   بعد از حادثه سفارت گيري؛ ظريف و وزارتخارجة دولت روحاني اقدام به برقراري تماس‌هاي گسترده اي با دولتهاي مختلف كرد، بخشي از اين تماسها، براي اطمينان دادن در مورد اجراي برجام بود ولي بخش عمده آن در واقع التماس و درخواست از اين كشورها و مشخصاً آمريكا براي ميانجيگري و رساندن پيام‌هاي آشتي جويانه و منت كشانه حكومت ايران به عربستان بود

تايم نوشت: «وزيرخارجه آمريكا جان كري بلافاصله بعد از شورشهاي ضد سعودي كه مقرهاي ديپلوماتيك سعودي در ايران را نابود كرد با وزيرخارجه ايران محمد جواد ظريف تماس گرفت تا اين موضوع را مورد بحث قرار دهد. وي سپس به متناظر سعودي خود وزيرخارجه عادل جبير زنگ زد اما به وي گفته شد كه سعودي‌ها خواهان صحبت با وي نيستند . اين بدترين كم محلي به آمريكا توسط عربستان سعودي بعد از آن بود كه شاه عبدالله ابن عبدالعزيز آل سعود ديدار پرزيدنت باراك اوباما از اين پادشاهي در 28مارس 2014 را كوتاه كرد

  ابراهيم جعفري وزير خارجة عراق گفت: «همه دنيا بدانند كه دولت ايران با حمله به سفارت عربستان موافق نبوده است

   وزارت‌خارجه حكومت  ايران هم طی یک نامه رسمی به شورای امنیت به‌خاطر حمله به سفارت عذرخواهی کرد و قول داد که «دیگر این‌گونه تهاجمات علیه نمایندگیهای دیپلوماتیک را تکرار نخواهد کرد

روحاني و ظريف مستمرا تأكيد كردند كه بايد با عاملان و آمران حمله به سفارت عربستان برخورد قضايي صورت بگيرد. علت چنين واكنش‌هايي از طرف دولت روحاني براي مقابله با پيامدهاي اين قضيه، اعم از پيامدهاي سياسي، نظامي و اقتصادي آن بود و تلاش مي كردند كه به هر ترتيب ممكن جلوي آثار مخرب اين كار را بگيرند

   سردمداران و رسانه های حکومتی نيز حمله به سفارت را «اقدامات مشکوک» و «غیرقابل قبول» خواندند و وعده «رسیدگی سریع قضایی» و «مجازات عاملان» دادند و تأکید بر این داشتند ‌که حمله توسط «نیروهای مؤمن و حزب‌اللهی صورت نگرفته است

 ایسنا نتيجه گرفت: «‌حملات (به سفارت و کنسولگری عربستان)  باعث شد تا توپ از زمین عربستان با گل به خودی عده‌یی به زمین ایران بیفتد. در صدر اخبار رسانه های جهان در روز گذشته نه اعدام شیخ نمر، بلکه حمله به سفارت عربستان در تهران بود. . . در حال حاضر ایران به جای این‌که عربستان را محکوم کند باید پاسخگوی رفتار شهروندان خود در قبال یک سفارت خارجی باشد»

 مواضع باند رفسنجاني

ضربه‌یی که نظام آخوندی در پی حمله به سفارت عربستان در تهران خورد، چنان بود که باعث شد موج بلند بحران، رو به داخل خود نظام برگردد. اکنون هر باند تقصیر را به گردن دیگری می‌اندازد و به این ترتیب، جنگی بر جنگهای درونی نظام اضافه شد

باند رفسنجانی - روحانی حرفشان این است که باند خامنه‌ای برای موش انداختن در دیگ تعامل، اقدام به این کار کردند

  جهانگیری معاون اول روحانی گفت: «نمی‌شود که در کشور یکی بگوید دنبال تعامل با دنیا هستیم و یکی برود سفارت بگیرد

 روزنامه مردم‌سالاری نوشت: «تخریب‌چیهای داخلی چه خودسر باشند و چه از رئوس پیدا و پنهان خود دستور بگیرند، مطمئناً مترصد این بوده و هستند تا از هر بهانه‌یی کوچک خنجر تیزی بسازند تا در پشت دولت فرو کنند. اینان قطعاً می‌دانستند که با به آتش کشیدن سفارت یک کشور، آن چه ظریف و گروهش در طی این سالها رشته‌اند را پنبه می‌کنند. عربهای وهابی توپ را به همراهان افراطی خود در داخل پاس دادند و آنها نیز با گل به خودی در دقیقه یک جواب این محبت را دادند

 صادق زیبا کلام، یکی از اعضای باند رفسنجانی نوشت: «اگر عده‌یی می‌خواستند برنامه‌ریزی کنند تا تلاشهای دوساله دیپلوماسی دولت روحانی را بر باد بدهند، از این قشنگ‌تر نمی‌توانستند برنامه‌ریزی کنند. گویی عده‌یی اصرار داشتند و دارند تا این پیغام را به جهانیان برسانند که فریب لبخندهای ظریف… را نخورید؛ هیچ‌چیز تغییر نکرده و توانمندی لازم در دست ماست. گویی عده‌یی اصرار دارند به دنیا اعلام کنند چهره نادرستی که دشمنان ایران اسلامی سعی می‌کنند از ما در دنیا ترسیم کنند، خیلی هم نادرست نیست

  روزنامه حکومتی اعتماد نيز نوشت: «اگر دستگاه قضایی پرونده دستگیر ‌شدگان را شفاف کند، شاید افراد بیشتری مرتبط با برخی از گروه های سیاسی اصول‌گرا در این اقدام خلاف منافع کشور پیدا شود که البته انتظار می‌رفت در این زمینه حداقل شجاعت را به خرج دهند و با اسم و رسم خود را معرفی کنند و مسئولیت کار را پذیرا شوند

مواضع باند خامنه اي

در مقابل، باند خامنه‌ای هم حرفهای مختلف و متناقضی زدند ولي مسئؤليت اين كار را برعهده گرفته و علت را در بي عملي باند رقيب جستجو كردند

 روزنامه وطن امروز: «قطعا اصلی‌ترین عامل در ماجرای ورود به سفارت آل‌سعود در تهران، انفعال دولت ایران در مقابل اقدامات ضدایرانی این پادشاهی است». همین روزنامه در مقاله دیگری تحت عنوان «انقلابی‌گری جوانان ایرانی و تأثیر آن بر رفتار ظالمان» با دفاع و تمجید از عناصر مهاجم، دیپلوماسی روحانی را هدف قرار داد و نوشت: «حرکت پیشرو مردم توانست حساب ذخیره قدرت نرم جمهوری اسلامی را که با عقب‌نشینی‌های مکرر دیپلوماتیک، تضعیف شده بود با دوپینگی ویژه سرشار کند. حال تصور کنید اگر به چنین نمایه قدرتمندی، ابزارهای پیشرفته «دیپلماسی انقلابی» نیز اضافه شود، برش نظام تا چه اندازه در فضای بین‌المللی بیشتر می‌شود

  خبرگزاری تسنیم متعلق به نیروی تروریستی قدس «بی‌غیرتی و بی‌لیاقتی دولت روحانی را علت بروز این ماجرا دانست و نوشتزمانی که اجازه ملاقات وزیر خارجه و رئیس‌جمهور ایران با وزیر خارجه و پادشاه عربستان داده نشد، وزیر خارجه ایران پای میز امیر کویت زانو زد تا واسطه شود… این ننگ، بی‌غیرتی و ترویج بی‌لیاقتی است که برای هر مسلمانی غیرقابل تحمل است. از ابتدا مشخص بود که این برجام بی‌فرجام نمی‌تواند به نفع ملت باشد. امروز بیشترین توطئه‌ها صورت می‌گیرد و رهبری به‌شدت ایستاده و تنهاست



ضربة سنگين به باند رفسنجاني ـ روحاني

   رفسنجاني و روحاني درباره مهمترين دستاورد برجام گفته بودند: اولاً سايه و تهديد جنگ را از سر نظام دور كرده است؛ ثانياً دنيا يا در واقع غرب و آمريكا را قانع كرد كه نظام اهل تعامل و مذاكره است و خلاصه آدم شده است! اما معني و پيام اين سفارت گيري درست معكوس اين هر دو بود. يعني اولاً ساية جنگ و اين بار جنگ با عربستان و ائتلاف 35كشور روي سر حكومت ايران افتاده است و خيلي از تحليلگران دربارة احتمال چنين جنگي در منطقه صحبت مي كنند. ثانياً، همان طور كه در خود نظام هم اذعان مي كنند، دنيا فهميد كه در اين حكومت هيچ چيزي تغيير نكرده و دربِ اين نظام همچنان بر پاشنة تروريسم، گروگانگيري و حمله به سفارتخانه‌ها و استفاده از وحشيانه ترين شيوه‌ها در برخورد با مسائل خارجي و دولت‌هاي ديگر مي چرخد.  و اينگه به چنين حكومتي كه به هيچ قاعده و قانون شناخته شدة بين المللي كه حتي فاشيسم هيتلري هم آن را به رسميت مي شناخت و رعايت مي كرد، پايبند نيست، چطور مي شود اعتماد كرد

  در نتيجه حتي اگر برجام را آن طور كه همين الان بسياري در سنا و كنگرة آمريكا خواستار نفي آن هستند، به كلي باطل نكند، طبيعي است كه طرف‌هاي مقابل را به فكر مي اندازد كه بندها و نظارت‌ها و تضمين‌ها را هر چه محكمتر بكنند و يك گره ديگر بر گره‌هاي قبلي اضافه كنند تا چيزي در بند و بست با اين نظام از دست در نرود



چند نتيجه

 خامنه‌ای با حمله به سفارت در آستانه انتخابات، می‌خواست با یک تیر چند نشان بزند و با این «فتح‌الفتوح!!!» اولا؛ هم روحیه نیروهای خودش را ترمیم کند، ثانيا؛ سرمایه‌گذاریهای باند رفسنجانی روحانی برای تعامل را به باد دهد؛ ثالثا؛ در پناه آن، کاندیداهای رقیب را قلع و قمع کند. اما حالا، این تیر کمانه کرده و همه نقشه هایش به هم خورده است. این‌که در انتخابات چه خواهد کرد، معلوم نیست. اما مشخص است که با موضعگیری قاطع عربستان و کشورهای منطقه و محکومیت بین‌المللی قطعا حكومت آخوندها در مخمصه و تنگنای شدیدی گرفتار شده اند

  باند رفسنجانی روحانی هم حال و روز بهتری ندارد. آنها، همان‌طور که خودشان اذعان می‌کنند، همه وعده‌ها و آرزوهایشان را بر باد رفته می‌بینند و دل سوخته از این هستند که همه پی بردند که چیزی در این حكومت تغییر نکرده و اينكه  تا وقتی ولی‌فقیه هست، چيزي تغییر نخواهد کرد

 در اين دوران بي هيچ ترديدي و به صورت كاملا قانونمند، هر مساله اي، به تشديد تضادهاي دروني نظام منجر مي شود. اين مساله نيز به تشدید کیفی تضادهاي دروني نظام منجر شده است و ما در ادامه اين روند باز هم بیشتر شاهد جنگ هژمونی بين اين دو باند خواهیم بود. به این ترتیب در این جریان، هر دو باند و کل نظام بازنده شدند و نه يك گل بلكه سريالي  از  گل به خودي زدند

  از اين رو بادی که نظام ولایت طي اين ساليان کاشته است، اکنون به توفان تبدیل شده است. عربستان در رأس ائتلاف نظامی کشورهای اسلامی مي گويد: «حكومت ایران باید دست از دخالتهای تروریستی و جنگ‌افروزانه در منطقه بردارد یا با عواقب آن روبه‌رو شود». عربستان و کشورهای متحد او در ائتلاف ضدتروریستی، تا کنون نشان داده‌اند از آنجا که پای امنیت خودشان در میان است؛ از آنجايي كه ديگر چشمداشتي به آمريكا ندارند و بايد روي پاي خودشان حركت كنند؛ حرفشان جدی است! یعنی پس از زهر اتمی، اکنون خامنه‌ای و نظامش با تهدید بزرگ دیگری مواجه شده است که تنها راه کنار زدن آن سرکشیدن جام زهر منطقه‌ ای است. آیا خامنه‌ای می‌تواند در حالی‌که در بن‌بستهای همه‌جانبه گرفتار است و حلقه طناب بحرانها و تحریمها را هم‌چنان بر گردن دارد و در حالی‌که کمترین پایگاه و نقطه اتکای داخلی و خارجی نيز ندارد، از «عمق استراتژیک» خود دست كشيده و جام زهر منطقه‌ ای را هم سر بکشد

مواضع سريع و صريح عربستان و كشورهاي عربي به خوبي نشان داد كه تا كجا پشم و پيلي خامنه اي در منطقه ريخته است و اين؛ همان پيام طلسم شكستگي يا به عبارتي همان درهم شكستگي ولايت خامنه اي در عرصه داخلي است، يعني اين نظام در دوران سرنگوني خود فقط با سركوب و اعدام و با سيلي صورت خود را سرخ نگه داشته است و اينها همه بينه‌هاي همان چيزي است كه به آن مي گوييم؛ «آمادگي شرايط انقلابي» و اين آن واقعيتي است كه  مردم ايران و همه ما بايد آن را باور كنيم؛ گرد و خاك ها در حال فرو نشستن است و بايد به  «شكار فرصت» بينديشم و خود را براي رويارويي با لحظات شكوهمندي كه در راه است؛ آماده كنيم. بي ترديد؛  خورشيد پيروزي مردم ستمديده ايران در  حال دميدن است؛ فقط بايد پرده پنجره را كمي كنار زد و بعد از 37سال شب سرد و زمستاني اين ميهن؛ به تماشاي سحر نشست
Loading