Sunday, January 10, 2016

حمله به سفارت عربستان، چرا؟


  روابط ايران و عربستان پس از انقلاب57 مسير پر تنشي را طي كرد ، طي اين سالها بارها و بارها مناسبات دو كشور به دليل دخالت هاي نظام ولايت در حج و امور داخلي عربستان به تنش افتاد تا اينكه در سال1382 آمريكا پس از اشغال عراق و تحويل آن به ايران، نگراني‌هاي امنيتي عربستان به افزايش چشمگيري پيدا كرد، بعد از توافق مذاكرات هسته اي آمريكا با حكومت ايران و حمايت نسبي آمريكا از ايران و حوثي‌ها در يمن، اين روند، ديگر براي عربستان قابل تحمل نبود و اين كشور متوجه شد كه بايد خودش مساله دفاعي خودش را در برابر دخالت حكومت آخوندها حل و فصل كند، سردبیر دیپلوماتیک تلویزیون CNN در اين باره گفته بود: «عربستان سعودی و دیگر کشورهای منطقه به این نتیجه رسیده‌اند که باید برای دفاع از خودشان روی پای خود ایستاده و باید خود در فکر دفاع از خودشان باشند».

تايم نيز بعد از حادثه اخير ميان عربستان و حكومت ايران نوشت: «عربستان سعودي سال 2016 به‌طور كامل از زير سايه روابط با قدرت بزرگ كه موجوديت آن را از زمان ايجاد اين كشور در سال 1932 تحت‌الشعاع قرار داده بود، خارج شد» و نوشت؛ «محصول اين اتفاق اين بود كه رياض فراتر از نفوذ واشنگتن قرار گرفت». يعني عربستان وقتي ديد كه از طرف آمريكا حمايتي در برابر دخالت‌ها و تجاوزات حكومت ايران وجود ندارد؛ تصميم گرفت كه بدون چشمداشت و انتظار از آمريكا، به اتكاي خود و ائتلافي از كشورهاي عربي و منطقه اي در براير دخالت‌هاي حكومت ايران از خود «دفاع» كنند.

در پي يك سلسله دخالت هاي تروريستي نظام آخوندي در عربستان كه  از طريق عواملش صورت مي گرفت؛ عربستان در 12دي اقدام به اعدام شيخ نمر باقر النمر، به همراه 46 نفر ديگر كرد.  نظام آخوندي كه فرصت را غنيمت ديده  بود اقدام به پاتك به عربستان كرد و در اين رابطه  اقدام به آتش زدن و اشغال سفارت عربستان در تهران و مشهد كرد ، متعاقبا عربستان و چند كشور عربي ارتباط ديپلماتيك خود با حكومت ايران را قطع كردند؛ شوراي امنيت و چندين كشور ديگر اقدام حكومت ايران را محكوم كردند و يك سلسله از تحولات داخلي، عربي، منطقه اي و بين المللي از اين نقطه به بعد كليد خورد. به اين ترتيب تنش ساليان بين حكومت ايران و عربستان به كيفيت جديدي بالغ شد.

توضيح: شيخ نمر اهل عربستان بوده و ده سال در قم درس طلبگي خوانده بود و  از سوي نظام آخوندي در مناطق شيعه نشين عربستان فعاليت مي كرد و به دنبال جدا سازي اين مناطق از كليت كشور عربستان بود، اين شيخ توسط حكومت ايران حمايت و پشتيباني مي شد.

تاريخچه روابط پر تنش ايران و عربستان

براي فهم بهتر علت تنش كنوني ميان عربستان با حكومت ايران بهتر است نگاهي به رابطه اين دو كشور در سال‌هاي گذشته بياندازيم:

1365: در پي درگيري ميان حجاج و سربازان سعودي 400نفر از جمله 300حجاج ايراني در مكه كشته شدند.

1365: حمله به سفارت عربستان سعودی در تهران و اشغال آن و گروگانگیری کارکنان آن و تهاجم عناصری از سپاه پاسداران و بسیج به آنها، تهاجمی که به مصدوم شدن تعدادی از کارکنان سفارت و کشته شدن یکی از آنان به‌نام ساعد الغمزی منجر شد. به دنبال آن سفارت عربستان درتهران آتش كشيده شد. به دنبال اين حوادث، دولت رياض روابط ديپلماتيك خود با ايران را قطع كرد

1369: دو كشور روابط خود را اصلاح كردند.

1375: عمليات خُبَر توسط مزدوران وابسته به حكومت ايران در 5تيرماه 75 انجام شد ـ در اين عمليات 19پرسنل نظامی آمریکا کشته و 500نفر مجروح شدند. بمب‌گذاری برجهای الخوبر، كه در يك مجتمع مسکونی صورت گرفت و مرگبارترین حمله تروریستی علیه نیروهای آمریکایی بعد از بمب‌گذاری مقر تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت در سال 1361 بود. لوئیس فری رئیس سابق FBI اعلام کرده بود که حكومت ایران و عوامل آن در پشت این انفجار بودند اما دولت آمریکا در چارچوب مماشات با آخوندها اجازه انتشار اطلاعات آن را نداده بود. .

1382: ايالات متحده امريكا پس از اشغال عراق اين كشور را به شيعيان وابسته به حكومت ايران تسليم كرد. اين امر باعث افزايش نگراني‌هاي امنيتي عربستان سعودي شد.

1387: افرايش نفوذ ايران در عراق و مطالبات سياسي اقليت‌هاي شيعه درمنطقه خليج، باعث نگراني دولت‌هاي منطقه و منجمله عربستان شد.

1389: عربستان سعودي در بحرين با مزدوران شورشي وابسته به حكومت ايران درگير شد و با فرستادن يكان‌هاي نظامي آنها را به شكست كشاند.

1389: حكومت تهران توسط دو شهروند ايراني اقدام به ترور عادل الجبير، وزير امور خارجه فعلي عربستان سعودي و سفير پيشين اين كشور در واشنگتن را كرد كه با دستگيري هر دو نفر اين توطئه خنثي شد.

1389: قتل دیپلومات عربستان سعودی حسین قحطانی هنگام تردد به مقر کنسولگری عربستان سعودی در کراچی

1389: به دیپلومات عربستان سعودی در مشهد تهاجم شد

1389: شروع جنگ نيابتي عربستان و نظام آخوندي در سوريه ـ در درگيري‌هاي سوريه، حكومت ايران وحزب الله لبنان از حكومت اسد و عربستان سعودي از مخالفان حكومت اسد حمايت كردند. ايران و حزب الله نيروهاي نظامي خود را به سوريه فرستادند و در صف نظام اسد جنگيدند.

اسفند 1393: عربستان عليه حوثي‌هاي يمن كه از طرف حكومت ايران حمايت مي شدند و پيشروي قابل ملاحظه اي در تصرف كل يمن كرده بودند؛ وارد جنگ شده و حملات هوايي سنگيني را آغاز كرد.

تير 1394: در روند مذاكرات هسته اي با كشورهاي 5 + 1 روابط حكومت ايران با غرب باعث افزايش نگراني‌هاي عربستان سعودي و ديگر كشورهاي عرب حاشيه خليج شد، عربستان به اين نتيجه رسيد كه بايد روي پاي خودش در برابر دخالت هاي نظام آخوندي بايستد واِلا قافيه را باخته است.

شهريور 1394: حادثه منا رخ داد كه در اين ميان صدها ايراني كشته شدند؛ عربستان اعلام كرد كه به دخالت نظام آخوندي در اين حادثه مشكوك است. متقابلا تهران نيز عربستان سعودي را به بي توجهي و عدم ارائه تعداد صحيح قربانيان متهم كرد.

 روند حوادث اخير

12دی 94 – اعدام شيخ نمر روحاني وابسته به نظام آخوندي در عربستان

13دی 94 – حمله عوامل حكومت ايران به سفارت عربستان سعودی در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد ، متعاقب آن دکتر عبداللطیف الزیانی دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس در بیانیه‌ای اظهارات خصمانه و تحریک‌آمیز حكومت ایران علیه عربستان سعودی را محکوم کرد و آن را دخالت روشنی در امور داخلی عربستان سعودی دانست. ، در همين روز وزیر خارجه عربستان سعودی در یک کنفرانس مطبوعاتی در ریاض قطع رابطه با حكومت ایران را اعلام کرد.

14دی 94 - دولت سودان سفیر حكومت ایران و دیپلوماتهای این کشور را در اعتراض به حمله به سفارت عربستان در تهران اخراج کرد.

15دي 94 - شورای امنیت سازمان ملل‌متحد تهاجم به سفارت عربستان سعودی در ایران را محکوم کرد و در بیانیه‌ای از حكومت ايران خواست از نمایندگیهای دیپلوماتیک در خاکش حفاظت کند.

15دي 94 - بحرین تمامی پروازها از آن کشور به ایران و از ایران به بحرین را متوقف کرد. بحرین یک روز پیش از آن نیز از تصمیم خود برای قطع رابطه با حكومت ایران در اعتراض به حمله به سفارت عربستان در تهران خبر داده بود. بحرین به هیأت دیپلوماتیک حكومت ایران در منامه ۴۸ ساعت فرصت داده‌ بود تا خاک آن کشور را ترک کنند. ، قطر نيز حملات به اماکن دیپلوماتیک عربستان سعودی در ایران را محکوم کرده و سفیر خود در تهران را فراخواند

16دي 94 - سفیر نظام آخوندی در عربستان سعودی همراه با 54تن از دیپلومات تروریستهای این نظام به تهران برگشتند ، سودان، بحرین و جیبوتی روابط دیپلوماتیک خود را با حكومت ایران قطع کردند.

17دي 94 - سومالی سفارت حكومت ایران را در موگادیشو تعطیل کرد و روابط خود را با این نظام قطع کرد. ، پادشاه اردن ملک عبدالله دوم در تماس تلفنی با ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی حمایت اردن را از قطع رابطه عربستان با ایران اعلام کرد.

18دي 94 - به گزارش خبرگزاری فرانسه، عربستان سعودی 4نفر از عوامل حكومت ایران را محاکمه می‌کند. یکی از این افراد به جاسوسی متهم شده است و سه تن دیگر در ارتباط با تروریسم محاکمه می‌شوند. ، وزیر خارجه بنگلادش حمله اخیر به سفارت عربستان سعودی در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد را به‌شدت محکوم کرد. وی این اقدام را نقض کنوانسیونهای بین‌المللی دانست.

اين روند متوقف نشده و در حال حاضر ادامه دارد.



مواضع اوليه حكومت ايران بعد از اعدام شيخ نمر

بعد از انتشار اخبار اعدام شيخ نمر، حكومت آخوندي به ويژه شخص خامنه اي با راه اندازي دود و دم بسيار زياد؛ شروع به تهديد عربستان كرد و گفت كه از عربستان به خاطر كشتن شيخ نمرانتقام خواهد گرفت ، خامنه‌ای زمينه سازي حمله را فراهم كرد و گفت: «دست انتقام الهی گریبان سیاستمداران سعودی را خواهد گرفت» باند روحاني نيز از طريق وزارت امور خارجه و  احضار کاردار ریاض؛ به وي هشدار داد و گفت: «عربستان تاوان سختی خواهد داد» ، همچنين یکي از عناصر باند رفسنجانی تهديد كرد: «اقدام عربستان بی‌پاسخ نمی‌ماند، ایران (هر دو باند)  در این مورد وحدت استراتژیک دارند»

بنابراين پيشاپيش روند حوادث مشخص بود كه به چه سمتي خواهد رفت.



حمله به سفارت عربستان و بررسي اهداف آن

متعاقب مواضع اوليه هر دو باند عليه عربستان؛ عناصري از نظام اقدام به آتش زدن و اشغال سفارت عربستان در تهران و مشهد كردند. اين اقدام توسط مفسران خارجی و حتی برخی رسانه‌ها و مهره‌ها حکومتی «ابلهانه» توصیف شد؛ آيا اين اقدام خودبخودي بود؟ ، آیا اين ناشی از یک اشتباه محاسبه بود؟ یا با آگاهی از عواقب آن دست به چنین اقدامی زده شد؟

در پاسخ به سوالات:

بعد از شكست‌هايي متعددي كه حكومت ايران و به صورت مشخص، شخص خامنه اي كه در داخل و در منطقه با آن مواجه بود و با توجه به روند انتخابات كه  نياز به يك «بحران» براي سرپوش قلع و قمع هايش داشت؛  اعدام شيخ نمر را يك فرصت تلقي كرده و به دنبال  سوء استفاده و راه اندازي يك  بحران برآمد تا زير سايه اين بحران و دود و دمي كه راه مي افتد؛ در گام نخست اندک روحیه‌ ای به ریزشی های نظامش در داخل و خارج ایران بدهد

يكي ديگر از  اهداف خامنه اي از اين بحران سازي، در هم ريختن پروژه باصطلاح تعامل روحاني بعد از برجام بود. چرا كه با ايجاد چنين رسوايي بين اللملي و منطقه اي فرش از زير پاي باند روحاني و رفسنجاني در مسير تعامل كشيده مي شد؛ خبرگزاري ايلنا نوشت: «اين اقدام (توسط باند خامنه اي)  براي تضعيف دولت بوده و مصرف انتخاباتي داشته است».

همچنين اگر خامنه اي مي توانست اين بحران را با  مهندسي مناسب پيش ببرد؛ مي  توانست درامر انتخابات ازآن براي حذف رقيب بيشترين استفاده را بكند..

از اين رو اين اقدام با آگاهي كامل و به صورت مشخص از طرف باند خامنه اي، براي تحقق هدف‌هاي فوق كليد خورد.



واكنش عربستان و كشورهاي عربي و جوامع بين المللي

عربستان به اين عمل تروريستي واكنش تندي نشان داد ، واکنش شدید و قاطع دولت عربستان به حمله «عناصر حکومت آخوندی به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد» در صدر اخبار منطقه و جهان قرار گرفت؛ به‌ خصوص که بحرین و سودان و جیبوتی نیز در همبستگی با عربستان بلافاصله روابط خود را با حكومت ايران را قطع کردند و امارات نیز سطح مناسبات سیاسی خود با حكومت ايران را به کاردار تنزل داد و کویت سفیر خود در تهران را فراخواند.

اين عكس العمل برق آساي عربستان، براي سران نظام شوكه كننده بود و به قول خودشان هرگز انتظار چنين واكنشي از سوي عربستان را نداشتند؛ چرا كه بعد از اين همه شكست و درهم شكستگي داخلي و بين المللي ولي فقيه، همچنان سر در برف، فكر مي كردند كه در تعادل قبلي باآنها تنظيم مي شود و به قول مفسرين، عربستان با  اين اقدام خود يك پيام بسيار روشن از تعادل جديد منطقه به نظام آخوندي  و كشورهاي منطقه و جوامع بين المللي ارسال كرد.

 واكنش جوامع بين المللي

در ارتباط با اقدام حكومت ايران، كشورهاي مختلف در  يك نمايش هماهنگ، در همدردي با عربستان حكومت ايران را محكوم كردند.

شورای امنیت ملل‌متحد نیز حكومت ايران را به‌خاطر حمله به سفارت عربستان محکوم کرد و از حكومت ايران خواست تا «از دیپلوماتها و دارایی‌های سفارت‌خانه‌ها در ایران حفاظت کند».

دو دولت روسيه و چين كه عملا متحد حكومت ايران هستند، نيز حمله به سفارت سعودي در تهران وكنسولگري آن در مشهد، را محكوم كردند. صالح العرموطي استاد قانون بين‌المللي و رئيس سابق كانون وكلاي اردن گفت: «محكوم نمودن مسكو و چين به منزله اعتراف رسمي دخالتهاي آشكار و خطرناك ايران در امور كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس و هم‌چنين كشورهاي عربي»



متهم كردن عربستان به آتش زدن سفارت خانه خود

بعد از محكوميت كشورهاي عربي و شوراي امنيت، حكومت ايران به پرت و پلا گويي‌هاي آشكاري افتاد و در گام نخست؛  عربستان را به عنوان طراح اين ماجرا معرفي كرد:

خرازی، سفیر سابق رژیم در فرانسه گفت: «شما یک سازماندهی می‌بینید، تا این اتفاق می‌افتد عربستان سعودی به تعطیلی مناسبات خودش با ایران می‌پردازد؛ متعاقب آن بحرین، متعاقب آن سودان و اتفاقاتی که شما دارید مشاهده می‌کنید، کاملاً هماهنگ است ، این فضا سازی و فرافکنی که اینها می‌کنند، کاملاً طراحی شده است».

بعد در مطبوعات همين نظام گفته شد كه حمله به سفارت عربستان در ایران كار نفوذیها بوده است گیرم از آدم های نادان هم استفاده کردند. . . حتماً دو گروه بودند شواهد هم نشان می‌دهد دوگروه بودند، گروه پشت، پشت کار، و این‌که رهبری می‌کردند از خود دشمن‌ها بودند می‌خواستند این کار را به‌وجود بیاورند و بعد توپ را که افتاده بود در آنطرف، به دست دشمن بدهند دشمن دست بالا بگیرد و بگوید من قطع می‌کنم و كرد.... 



چرخش 180درجه‌ ای و عقب نشنيي آسانسوري از مواضع پيشين

   بيش از 48 ساعت نگذشته بود كه با يك چرخش 180درجه‌ اي در درون نظام روبرو بوديم و تهاجم و بگير و ببند اوليه و مجازت مي كنيم،  گوشمالي مي دهيم و.... جاي خود را به آه و ناله و ابراز وحشت داد. چرا كه هر دو باند نظام، يك اشتباه فاحش در برآوردشان از عربستان داشتند و اينكه انتظار چنین عکس‌العمل سنگینی از طرف عربستان و متحدانش را نداشتند و اين نشان مي داد كه فهم درستي از تعادل جديد منطقه و جايگاه در هم شكسته حكومت ايران بعد از شكستهاي پياپي و جام زهر و عقب نشيني‌هاي آسانسوري نداشته‌اند. آصفی، سخنگوی پیشین وزارت‌خارجه گفت: «اینکه به این سرعت بیایند به سمت قطع رابطه این را کسی پیش‌بینی نمی‌کرد».

   بعد از حادثه سفارت گيري؛ ظريف و وزارتخارجة دولت روحاني اقدام به برقراري تماس‌هاي گسترده اي با دولتهاي مختلف كرد، بخشي از اين تماسها، براي اطمينان دادن در مورد اجراي برجام بود ولي بخش عمده آن در واقع التماس و درخواست از اين كشورها و مشخصاً آمريكا براي ميانجيگري و رساندن پيام‌هاي آشتي جويانه و منت كشانه حكومت ايران به عربستان بود

تايم نوشت: «وزيرخارجه آمريكا جان كري بلافاصله بعد از شورشهاي ضد سعودي كه مقرهاي ديپلوماتيك سعودي در ايران را نابود كرد با وزيرخارجه ايران محمد جواد ظريف تماس گرفت تا اين موضوع را مورد بحث قرار دهد. وي سپس به متناظر سعودي خود وزيرخارجه عادل جبير زنگ زد اما به وي گفته شد كه سعودي‌ها خواهان صحبت با وي نيستند . اين بدترين كم محلي به آمريكا توسط عربستان سعودي بعد از آن بود كه شاه عبدالله ابن عبدالعزيز آل سعود ديدار پرزيدنت باراك اوباما از اين پادشاهي در 28مارس 2014 را كوتاه كرد

  ابراهيم جعفري وزير خارجة عراق گفت: «همه دنيا بدانند كه دولت ايران با حمله به سفارت عربستان موافق نبوده است

   وزارت‌خارجه حكومت  ايران هم طی یک نامه رسمی به شورای امنیت به‌خاطر حمله به سفارت عذرخواهی کرد و قول داد که «دیگر این‌گونه تهاجمات علیه نمایندگیهای دیپلوماتیک را تکرار نخواهد کرد

روحاني و ظريف مستمرا تأكيد كردند كه بايد با عاملان و آمران حمله به سفارت عربستان برخورد قضايي صورت بگيرد. علت چنين واكنش‌هايي از طرف دولت روحاني براي مقابله با پيامدهاي اين قضيه، اعم از پيامدهاي سياسي، نظامي و اقتصادي آن بود و تلاش مي كردند كه به هر ترتيب ممكن جلوي آثار مخرب اين كار را بگيرند

   سردمداران و رسانه های حکومتی نيز حمله به سفارت را «اقدامات مشکوک» و «غیرقابل قبول» خواندند و وعده «رسیدگی سریع قضایی» و «مجازات عاملان» دادند و تأکید بر این داشتند ‌که حمله توسط «نیروهای مؤمن و حزب‌اللهی صورت نگرفته است

 ایسنا نتيجه گرفت: «‌حملات (به سفارت و کنسولگری عربستان)  باعث شد تا توپ از زمین عربستان با گل به خودی عده‌یی به زمین ایران بیفتد. در صدر اخبار رسانه های جهان در روز گذشته نه اعدام شیخ نمر، بلکه حمله به سفارت عربستان در تهران بود. . . در حال حاضر ایران به جای این‌که عربستان را محکوم کند باید پاسخگوی رفتار شهروندان خود در قبال یک سفارت خارجی باشد»

 مواضع باند رفسنجاني

ضربه‌یی که نظام آخوندی در پی حمله به سفارت عربستان در تهران خورد، چنان بود که باعث شد موج بلند بحران، رو به داخل خود نظام برگردد. اکنون هر باند تقصیر را به گردن دیگری می‌اندازد و به این ترتیب، جنگی بر جنگهای درونی نظام اضافه شد

باند رفسنجانی - روحانی حرفشان این است که باند خامنه‌ای برای موش انداختن در دیگ تعامل، اقدام به این کار کردند

  جهانگیری معاون اول روحانی گفت: «نمی‌شود که در کشور یکی بگوید دنبال تعامل با دنیا هستیم و یکی برود سفارت بگیرد

 روزنامه مردم‌سالاری نوشت: «تخریب‌چیهای داخلی چه خودسر باشند و چه از رئوس پیدا و پنهان خود دستور بگیرند، مطمئناً مترصد این بوده و هستند تا از هر بهانه‌یی کوچک خنجر تیزی بسازند تا در پشت دولت فرو کنند. اینان قطعاً می‌دانستند که با به آتش کشیدن سفارت یک کشور، آن چه ظریف و گروهش در طی این سالها رشته‌اند را پنبه می‌کنند. عربهای وهابی توپ را به همراهان افراطی خود در داخل پاس دادند و آنها نیز با گل به خودی در دقیقه یک جواب این محبت را دادند

 صادق زیبا کلام، یکی از اعضای باند رفسنجانی نوشت: «اگر عده‌یی می‌خواستند برنامه‌ریزی کنند تا تلاشهای دوساله دیپلوماسی دولت روحانی را بر باد بدهند، از این قشنگ‌تر نمی‌توانستند برنامه‌ریزی کنند. گویی عده‌یی اصرار داشتند و دارند تا این پیغام را به جهانیان برسانند که فریب لبخندهای ظریف… را نخورید؛ هیچ‌چیز تغییر نکرده و توانمندی لازم در دست ماست. گویی عده‌یی اصرار دارند به دنیا اعلام کنند چهره نادرستی که دشمنان ایران اسلامی سعی می‌کنند از ما در دنیا ترسیم کنند، خیلی هم نادرست نیست

  روزنامه حکومتی اعتماد نيز نوشت: «اگر دستگاه قضایی پرونده دستگیر ‌شدگان را شفاف کند، شاید افراد بیشتری مرتبط با برخی از گروه های سیاسی اصول‌گرا در این اقدام خلاف منافع کشور پیدا شود که البته انتظار می‌رفت در این زمینه حداقل شجاعت را به خرج دهند و با اسم و رسم خود را معرفی کنند و مسئولیت کار را پذیرا شوند

مواضع باند خامنه اي

در مقابل، باند خامنه‌ای هم حرفهای مختلف و متناقضی زدند ولي مسئؤليت اين كار را برعهده گرفته و علت را در بي عملي باند رقيب جستجو كردند

 روزنامه وطن امروز: «قطعا اصلی‌ترین عامل در ماجرای ورود به سفارت آل‌سعود در تهران، انفعال دولت ایران در مقابل اقدامات ضدایرانی این پادشاهی است». همین روزنامه در مقاله دیگری تحت عنوان «انقلابی‌گری جوانان ایرانی و تأثیر آن بر رفتار ظالمان» با دفاع و تمجید از عناصر مهاجم، دیپلوماسی روحانی را هدف قرار داد و نوشت: «حرکت پیشرو مردم توانست حساب ذخیره قدرت نرم جمهوری اسلامی را که با عقب‌نشینی‌های مکرر دیپلوماتیک، تضعیف شده بود با دوپینگی ویژه سرشار کند. حال تصور کنید اگر به چنین نمایه قدرتمندی، ابزارهای پیشرفته «دیپلماسی انقلابی» نیز اضافه شود، برش نظام تا چه اندازه در فضای بین‌المللی بیشتر می‌شود

  خبرگزاری تسنیم متعلق به نیروی تروریستی قدس «بی‌غیرتی و بی‌لیاقتی دولت روحانی را علت بروز این ماجرا دانست و نوشتزمانی که اجازه ملاقات وزیر خارجه و رئیس‌جمهور ایران با وزیر خارجه و پادشاه عربستان داده نشد، وزیر خارجه ایران پای میز امیر کویت زانو زد تا واسطه شود… این ننگ، بی‌غیرتی و ترویج بی‌لیاقتی است که برای هر مسلمانی غیرقابل تحمل است. از ابتدا مشخص بود که این برجام بی‌فرجام نمی‌تواند به نفع ملت باشد. امروز بیشترین توطئه‌ها صورت می‌گیرد و رهبری به‌شدت ایستاده و تنهاست



ضربة سنگين به باند رفسنجاني ـ روحاني

   رفسنجاني و روحاني درباره مهمترين دستاورد برجام گفته بودند: اولاً سايه و تهديد جنگ را از سر نظام دور كرده است؛ ثانياً دنيا يا در واقع غرب و آمريكا را قانع كرد كه نظام اهل تعامل و مذاكره است و خلاصه آدم شده است! اما معني و پيام اين سفارت گيري درست معكوس اين هر دو بود. يعني اولاً ساية جنگ و اين بار جنگ با عربستان و ائتلاف 35كشور روي سر حكومت ايران افتاده است و خيلي از تحليلگران دربارة احتمال چنين جنگي در منطقه صحبت مي كنند. ثانياً، همان طور كه در خود نظام هم اذعان مي كنند، دنيا فهميد كه در اين حكومت هيچ چيزي تغيير نكرده و دربِ اين نظام همچنان بر پاشنة تروريسم، گروگانگيري و حمله به سفارتخانه‌ها و استفاده از وحشيانه ترين شيوه‌ها در برخورد با مسائل خارجي و دولت‌هاي ديگر مي چرخد.  و اينگه به چنين حكومتي كه به هيچ قاعده و قانون شناخته شدة بين المللي كه حتي فاشيسم هيتلري هم آن را به رسميت مي شناخت و رعايت مي كرد، پايبند نيست، چطور مي شود اعتماد كرد

  در نتيجه حتي اگر برجام را آن طور كه همين الان بسياري در سنا و كنگرة آمريكا خواستار نفي آن هستند، به كلي باطل نكند، طبيعي است كه طرف‌هاي مقابل را به فكر مي اندازد كه بندها و نظارت‌ها و تضمين‌ها را هر چه محكمتر بكنند و يك گره ديگر بر گره‌هاي قبلي اضافه كنند تا چيزي در بند و بست با اين نظام از دست در نرود



چند نتيجه

 خامنه‌ای با حمله به سفارت در آستانه انتخابات، می‌خواست با یک تیر چند نشان بزند و با این «فتح‌الفتوح!!!» اولا؛ هم روحیه نیروهای خودش را ترمیم کند، ثانيا؛ سرمایه‌گذاریهای باند رفسنجانی روحانی برای تعامل را به باد دهد؛ ثالثا؛ در پناه آن، کاندیداهای رقیب را قلع و قمع کند. اما حالا، این تیر کمانه کرده و همه نقشه هایش به هم خورده است. این‌که در انتخابات چه خواهد کرد، معلوم نیست. اما مشخص است که با موضعگیری قاطع عربستان و کشورهای منطقه و محکومیت بین‌المللی قطعا حكومت آخوندها در مخمصه و تنگنای شدیدی گرفتار شده اند

  باند رفسنجانی روحانی هم حال و روز بهتری ندارد. آنها، همان‌طور که خودشان اذعان می‌کنند، همه وعده‌ها و آرزوهایشان را بر باد رفته می‌بینند و دل سوخته از این هستند که همه پی بردند که چیزی در این حكومت تغییر نکرده و اينكه  تا وقتی ولی‌فقیه هست، چيزي تغییر نخواهد کرد

 در اين دوران بي هيچ ترديدي و به صورت كاملا قانونمند، هر مساله اي، به تشديد تضادهاي دروني نظام منجر مي شود. اين مساله نيز به تشدید کیفی تضادهاي دروني نظام منجر شده است و ما در ادامه اين روند باز هم بیشتر شاهد جنگ هژمونی بين اين دو باند خواهیم بود. به این ترتیب در این جریان، هر دو باند و کل نظام بازنده شدند و نه يك گل بلكه سريالي  از  گل به خودي زدند

  از اين رو بادی که نظام ولایت طي اين ساليان کاشته است، اکنون به توفان تبدیل شده است. عربستان در رأس ائتلاف نظامی کشورهای اسلامی مي گويد: «حكومت ایران باید دست از دخالتهای تروریستی و جنگ‌افروزانه در منطقه بردارد یا با عواقب آن روبه‌رو شود». عربستان و کشورهای متحد او در ائتلاف ضدتروریستی، تا کنون نشان داده‌اند از آنجا که پای امنیت خودشان در میان است؛ از آنجايي كه ديگر چشمداشتي به آمريكا ندارند و بايد روي پاي خودشان حركت كنند؛ حرفشان جدی است! یعنی پس از زهر اتمی، اکنون خامنه‌ای و نظامش با تهدید بزرگ دیگری مواجه شده است که تنها راه کنار زدن آن سرکشیدن جام زهر منطقه‌ ای است. آیا خامنه‌ای می‌تواند در حالی‌که در بن‌بستهای همه‌جانبه گرفتار است و حلقه طناب بحرانها و تحریمها را هم‌چنان بر گردن دارد و در حالی‌که کمترین پایگاه و نقطه اتکای داخلی و خارجی نيز ندارد، از «عمق استراتژیک» خود دست كشيده و جام زهر منطقه‌ ای را هم سر بکشد

مواضع سريع و صريح عربستان و كشورهاي عربي به خوبي نشان داد كه تا كجا پشم و پيلي خامنه اي در منطقه ريخته است و اين؛ همان پيام طلسم شكستگي يا به عبارتي همان درهم شكستگي ولايت خامنه اي در عرصه داخلي است، يعني اين نظام در دوران سرنگوني خود فقط با سركوب و اعدام و با سيلي صورت خود را سرخ نگه داشته است و اينها همه بينه‌هاي همان چيزي است كه به آن مي گوييم؛ «آمادگي شرايط انقلابي» و اين آن واقعيتي است كه  مردم ايران و همه ما بايد آن را باور كنيم؛ گرد و خاك ها در حال فرو نشستن است و بايد به  «شكار فرصت» بينديشم و خود را براي رويارويي با لحظات شكوهمندي كه در راه است؛ آماده كنيم. بي ترديد؛  خورشيد پيروزي مردم ستمديده ايران در  حال دميدن است؛ فقط بايد پرده پنجره را كمي كنار زد و بعد از 37سال شب سرد و زمستاني اين ميهن؛ به تماشاي سحر نشست

0 comments:

Post a Comment

Loading