در بهار سال1360 همه‌ی تلاشها و فداکاریها و جان‌فشانی‌های مجاهدین برای استمرار یک زندگی سیاسی مسالمت‌آمیز در جامعه، توسط خمینی دجال به بن‌بست رسیده بود و خمینی برای استقرار سلطنت مطلقه و ضد‌بشری‌اش، با گسترش سرکوب و تشدید وحشیگریهایش ـ به‌خصوص علیه مجاهدین ـ به هر تلاشی برای یک زندگی سیاسی مسالمت‌آمیز پاسخ منفی مي داد
مجاهدین به یمن سیاستهای هوشیارانه و انقلابی و با پرداخت 54 شهيد در طي دو و نيم سال اول حاكميت خميني توانستند؛ روز به روز ماهيت واقعي خميني را افشا كند و هر روزي كه مي گذشت براي مردم مشخص مي شد كه اين «امام» يك «دجال» شيطان صفتي بيش نيست و خميني مي ديد كه چگونه و با چه سرعتي در حال سقوط از «ماه» به ته «چاه» مي باشد. از اين رو تصميم گرفت به هر قيمت شده مجاهدين را از سر راه خود بردارد
خميني براي سركوب مطلق و خونين مجاهدين و مقاومت مي بايست نظام خود را يكپايه كند از اين رو ناچار بود كه تن به اولين جراحي در نظامش را بدهد و رئيس جمهور خود را به صورت قانوني و تحت نام مردم و نمايندگان مردم عزل كند.
خميني با دجال گري مي خواست اين كارها را تحت عنوان خواست و اراده «مردم » انجام بدهد ولي در این میان یک مانع بزرگ و جدی در برابرش وجود داشت که اجازه نمی‌داد خمینی جنایتهایش را به اسم مردم انجام دهد این مانع بزرگ، مجاهدین، میلیشیای مجاهد خلق و تشکیلات سراسری و قدرتمند آنها بود
مسیر حوادث نشان می‌داد که خمینی و رژیمش تصميم خود را گرفته و شمشیر سرکوب در انتظار لحظه مناسب براي فرود بود. مجاهدین در معرض يك تصميم گيري تاريخي بودند و روزهاي امام حسين ع را تداعي مي شد كه يزيد به پيشواي آزادي مي گفت بين شمشير و مرگ بايد يكي را انتخاب كند و راه سومي هم وجود ندارد
مجاهدین نيز در معرض جدی‌ترین و سخت‌ترین آزمایش، براي پاسخ به سرنوشت یک خلق و یک میهن، قرار گرفته بودند. معني شمشير خميني براي مجاهدين بسيار روشن بود و مي توانست به معني اتمام حيات فيزيكي آنها باشد و معني تسليم نيز قطعا مرگ ايدئولوژيك و تاريخ و آرماني و النهايه تشكيلاتي آنها را به همراه داشت و بي ترديد يك خلقي را به قربانگاه مي برد،
برای پاسخ به این مسأله‌ی سرنوشت‌ساز و چگونگی آفرینش تابلو خیره کننده‌ی مقاومت، نقش مسعود بارز می‌شد. بيش از همه او بايد تصميم مي گرفت و او نيز همچون پيامبر جاودان آزادي حسين (ع) به تسليم شدن در برابر خميني «نه» گفت و خود و سازمانش كه او آجر به آجرش را بعد از ضربه 54 بنا نهاده بود و نسلي كه تماما با اسم خودش پا در ميدان مبارزه گذاشته بودند را تقديم خدا و مردم گرد
بعد از چنين تصميمي بود كه سازمان مجاهدين براي اتمام حجت تاريخي در پيشگاه تاريخ و مردم تصميم گرفت كه در اوج بگير و ببند خميني، تظاهرات مسالمت آميزي را در تهران ترتيب بدهد. مجاهدين به اعتبار تشكيلات پولادين ميليشا و پايگاه گسترده مردمي اش توانست به صورت مخفيانه بيش از نيم ميليون از مردم تهران را به تظاهرات بياورد. اما پاسخ خميني نيز بسيار روشن بود و ان هم فرمان شليك و كشتار بود با به خون نشستن آخرين تظاهرات مسالمت آميز، مسير تاريخ ايران يك ورق خورد و فصلي جديد و بسيار خونين را آغاز كرد و سي خرداد نيز به يك روز تاريخي و به روزي كه صف خلق و از خميني به صورت كامل جدا شد؛ در تاريخ ايران به عنوان درخشان ترين روز مقاومت يك سازمان و يك خلق به ثبت رسيد
كانال تلگرام ما
https://telegram.me/onlinepress
0 comments:
Post a Comment