Wednesday, May 11, 2016

«مقتدر و مهربان»!



اعتراف خامنه‌ای به بن‌بست امنیت نظام
روز یکشنبه، علی خامنه‌ای، ولی‌فقیه زهر خورده نظام آخوندی، در جمع مزدوران نیروی انتظامی به صحنه آمد و صحبتهایی کرد که از جهات مختلف حائز اهمیت است

اما ببینیم حرف اصلی خامنه‌ای چه بود؟ در یک کلام حرفش تأکید بر اهمیت امنیت نظام بود. او نسبت به خطرات جدی امنیتی که نظام را تهدید می‌کند، هشدار داد و گفت که «امنیت در درجه اول اولویت قرار دارد». ولی‌فقیه ارتجاع، سپس استقرار امنیت را از دو راه، تشدید سرکوب و گسترش آن به تمام زوایای جامعه عنوان کرد و «گسترش دایره حضور نیروی انتظامی در سراسر کشور و برقراری امنیت در همه مناطق سکونتی و محیطهای زیستی مردم اعم از مناطق حاشیه‌ای شهرها، مناطق دور دست و شهرهای کوچک» (تلویزیون رژیم- یکشنبه 19اردیبهشت)

خامنه‌ای و دیگر سردمداران نظام تا به‌حال همواره لاف می‌زدند که ”ایران الگوی امنیت در خاورمیانه است“ اما او اکنون چنان از فقدان امنیت هراسان است که بر حضور نیروی انتظامی، نه فقط در شهرها که حتی در حاشیه شهرها و مناطق دوردست تأکید می‌کند

واقعیت این است که ادعای امنیت در رژیم پوسیده آخوندی یک دروغ بزرگ است. ولی‌فقیه درمانده خودش بهتر از هرکس می‌داند که «امنیت گورستانی» ناشی از سرکوب و اختناق مطلق در جامعه انفجاری، می‌تواند با یک جرقه به انفجار منجر شود. به همین دلیل است که در وحشت از این کابوس، «امنیت» را اصلی‌ترین موضوع نظام سرکوبگرش می‌داند و نسبت به «اولویت درجه یک» آن تأکید می‌کند

اما آنچه این آرامش و امنیت گورستانی را تهدید می‌کند و او را این‌چنین وحشت‌زده کرده، خود او در همین سخنرانی به نمایش گذاشت و گفت: «… ایجاد دو جریانی، ایجاد دو فرقه‌ای، ایجاد دو قطبی در جامعه جزو ضربه‌های مهلکی است که دشمن دنبال اینه، این رو بایستی بهش توجه کنید…» (تلویزیون رژیم- یکشنبه 19اردیبهشت)

اشاره خامنه‌ای به شکاف در رأس رژیم است که می‌تواند از آن سیل بنیان‌کن خشم خلق بیرون بزند، آن هم بسا شدیدتر و بازگشت‌ناپذیرتر از سال 88

ولی‌فقیه هراسان، در سخنرانی‌اش به دیگر مواردی که می‌تواند زمینه‌ساز انفجار اجتماعی شود، اشاره کرد و گفت: «… شرارتها و هنجارشکنیها، موجب تهدید امنیت جامعه می شوند

البته منظور ولی‌فقیه پوشالی رژیم از «شرارتها و هنجارشکنی‌ها»، همان اعتراضات و خیزشهای مردمی است که روز به روز بر ابعاد آن افزوده می‌شود. کما این‌که منظور وی از «جامعه» همان نظام درهم‌شکسته و به گل نشسته‌اش می‌باشد که این‌روزها زهر در همه وجودش دارد رسوخ می‌کند

اما برآیند صحبتهای خامنه‌ای را می‌توان در یک کلمه خلاصه کرد: «بن بست». بن‌بستی که در سراسر حرفهای خامنه‌ای موج می‌زد. از یکطرف از شدت عمل تحت عنوان «برخورد مقتدرانه» صحبت می‌کرد و از طرف دیگر می‌گفت این شدت عمل باید «مهربانانه»! باش
«… نشان بدهید که می‌توانید و اقدام می‌کنید، مقتدارانه…، البته توجه کنید که اقتدار به‌معنی بی‌رحمی نیست». او چطور می‌خواهد ـ و اصلاً چطور می‌تواند ـ اقتدار و مهربانی را در رژیم قرون وسطایی‌اش با هم جمع کند. واضح است که این نیز، سرنوشتی شبیه به «نرمش قهرمانانه» پیدا خواهد کرد. آثار همان زهر «نرمش قهرمانانه» است که او را اکنون به چنین ضد و نقیض‌گویی‌ها وادار کرده است. وجه دیگر این بن‌بست ناشی از زهر هسته‌یی را او این چنین در حرفها و رهنمودهایش به نمایش می‌گذارد: «… در موضوعات مربوط به امنیت اخلاقی، بعد از برنامه‌ریزی… دیگر نباید به مخالفت برخی افراد یا فضاسازیهای رسانه‌یی توجه شود

خامنه‌ای به این ترتیب دارد می‌گوید که نظام در درون باندهای خود و در جنگ گرگهای نظام آخوندی، بر سر نحوه تأمین امنیت دعوا و مشکل دارد. حتی سرکرده نیروی جنایتکار انتظامی، پاسدار اشتری، هم در برابر خامنه‌ای گفت
«پاسخ به مطالبات عمومی… نیازمند پیگیری مداوم و همدلی قوای سه‌گانه و دستگاههای مختلف کشور است». (همان منبع)

به هرحال این بن‌بست امنیت (یا بن‌بست سرکوب) وجه دیگری از بن‌بستهای همه جانبه رژیمی است که در چنبره مشکلات و معضلات دامنگیر، هیچ برون رفتی از دردهای بی‌درمان خود ندارد

0 comments:

Post a Comment

Loading