برای بررسی اقتصاد رژیمی که بنیانگذارآن، خمینی معلون، آن را مال خر میدانست، پشت دیوار هر آمار و گزارش و بیلانی از طرف کارگزاران آن، خروارها دروغ و دجال بازی، خوابیده است، با این حال با همین اعداد و ارقام هم میتوان، تناقضها و بنبستها و بیآیندگی نظام ولایتفقیه را به عینه دید. ازحال آغاز کنیم که هر چه جنگ باندها بر سر قدرت بیشتر میشود، رو کردن دست حریف و در نتیجه بیرون دادن گوشههایی از چپاولگریها، اجتنابناپذیر شده است. توجه به نمونههای زیر مؤید این واقعیت است
کمیته حقیقتیاب «غارت ملی» تشکیل شود
رمضانزاده سخنگوی دولت آخوند خاتمی در مصاحبه با روزنامه حکومتی «آرمان» ۲۲/۱/۹۵ میگوید: ”در شرایط کنونی نیروهای رانتخوار منافع خود را در خطر میبینند... این عده به این روش عادت کردهاند... باید با جدیت یک کمیته حقیقتیاب غارت ملی تشکیل شود تا تکلیف مردم با کسانیکه از تحریمها کاسبی کردهاند هر چه زودتر مشخص شود
«غارت ملی» در اعترافهای رمضانزاده و بسیاری از هم باندیهایش نسبت به حجم گسترده «اختلاس»، «فساد مالی» و «حیف و میل اموال عمومی» از سوی باند احمدینژاد اشاره دارد. اختلاس و دزدیهایی که به بنیاد ویترینی کشته شدههای رژیم در جنگافروزی و صدور تروریسم (بنیاد شهید) هم رحم نمیکند و امیر خجسته، رئیس کمیته تحقیق و تفحص مجلس ارتجاع از “کشف اختلاس ۱۵ میلیارد تومانی در بنیاد شهید و جابهجایی ۱۷۰ میلیاردی در حسابهای بنیاد شهید و خروج این منابع از کشور، و واردات خودروهای لوکس با کارت جانبازی، خبر میدهد“. (سایت حکومتی گفتمان تحلیلی۲/۲/۹۵
”رمضانزاده میگوید برخی از این افراد پولهایی را به جیب زدهاند که در ۲۰۰ سال نیز کسی نمیتوانست به چنین ثروتی دست پیدا کند. در نتیجه نام این اقدامات غارت است... که ناشی از درآمد افسانهای حدود ۸۰۰ میلیاردی فروش نفت است
۴۱۵ هزار شغل در بخش صنعت از دست رفته است
عبدالوهاب سهلآبادی رئیس خانه صنعت و معدن رژیم نیز در گفتگویی با بیان اینکه ۴۱۵ هزار شغل در بخش صنعت از دست رفته است، بانکها خون ما را مکیدهاند، ربا و بهره مرکب در بانکها گرفته میشود. ... یکی از تولیدکنندگان که روزگاری یکهزار و 400 کارگر داشت، مدتی پیش مرد اما پول کفنش را اطرافیانش دادند؛ مشکلات تولید اینقدر زیاد است“. سهلآبادی به انهدام تولید ملی ایران در حاکمیت آخوندی هم اشاره کرد و گفت: سهم ما از کل صادرات در دنیا 41/0 درصد است که از این میزان 38/0 آن به فرآوردههای نفتی اختصاص دارد. (جهان صنعت۲/۲/۹۵
حالا به گذشته نگاهی بیاندازیم
علی طیبنیا وزیر امور اقتصادی دولت آخوند روحانی میگوید: ”متوسط رشد اقتصادی کشور در 36سال گذشته 2/3 درصد بوده است، با توجه به رشد جمعیت، این میزان رشد اقتصادی پاسخگو نیست. از طرف دیگر نرخهای رشد اقتصادی در مقایسه با بسیاری از کشورها نوسانهای بسیار زیادی داشته و با وجود اینکه 70 تا 80 درصد رشدهای اقتصادی در دنیا ناشی از بهرهوری است، بخش عمده رشد اقتصادی در ایران ناشی ازسرمایهگذاری و رشد فیزیکی است“. (جهان صنعت۲/۲/۹۵
رژیم آخوندی که پاشنه در اقتصاد کشور را روی نفت سوار کرده، حالا که از همه طرف در گرداب بحرانها افتاده و نفت دیگر آن مزة سابق را برایش ندارد، به اعترافهای در مورد تأثیر اقتصاد متکی به نفت در انهدام تولید هم میپردازد که جالب توجه است. از جمله خبرگزاری سپاه پاسداران مینویسد: ”اگر نگاهی به تاریخ بیش از 50ساله اقتصاد ایران بیندازیم متوجه میشویم نفت و درآمدهای ارزی حاصل از فروش این کالا اثر قابل ملاحظهای در اداره اقتصاد داشته و همچنان دارد و روال کار بدین شکل است که دولت با فروش نفت به سایر کشورها از همین کشورها انواع کالاها اعم از اولیه، واسطهای و مصرفی وارد میکند و با وجودی که این روند دهههاست ادامه دارد هنوز اقتصاد ایران به رشد و توسعه دست پیدا نکرده است. اما واقعاً کجای اقتصاد ایران اشکال دارد، چرا در طول دهههای گذشته نتوانستیم به رشد و توسعه و خودکفایی در اقتصاد دست پیدا کنیم؟“ (خبرگزاری حکومتی فارس-۷/۱۱/۹۴
و حالا آینده وضعیت اقتصادی رژیم از زبان خودش
محصول نابودی تولید ایران البته شدت بخشیدن به شکاف طبقاتی و فقر است که روز به روز به بیشتر هم میشود“. گزارش جدید مرکز آمار از گسترش چشمگیر فقر و نابرابری در دو سال اول دولت یازدهم خبر میدهند. با گذشت نزدیک به دو و نیم سال از عمر دولت آخوند روحانی، آمار درآمد و مصرف خانوار، نشان میدهند که فقر و اختلاف رو به افزایش بوده است“. (خلاصه نتایج مرکز آمارایران
متناسب با گسترش فقر، در دو سال ابتدایی دولت یازدهم اختلاف طبقاتی نیز رو به رشد بوده است. ضریب جینی در دو سال ابتدایی دولت یازدهم تا نزدیک سه ممیز نه (۳.۹) افزایش یافته است که حکایت از عمیقتر شده بیعدالتی در توزیع درآمد در جامعه دارد
آخوند روحانی سوار بر افشای بخشی از فسادها و تبهکاریهای دولت پاسدار احمدینژاد به قدرت رسید. اما ”تدبیر و امید“جای خود را به درماندگی ناشی از فقر و فلاکت و بیعدالتی لجامگسیخته داده است. امری که به خوبی نشان میدهد که هیچ راهحلی برای برونرفت از اقتصاد درهم شکسته ایران زیر حاکمیت ولایتفقیه وجود ندارد. تنها راه نجات اقتصاد ایران برکناری تمامی باندها و دستجات حاکمیت آخوندی است که نه تنها در میدان عمل صد بار رفوزه شدهاند بلکه در میدان شعار هم چیزی برای عرضه کردن ندارند
0 comments:
Post a Comment