اینترنشنال بیزنس تایمز
رژيم آخوندي روز شنبه 4ارديبهشت 95 يک زنداني 25ساله را در زندان مرکزي زاهدان بهدار آويخت. اين زنداني که جواد سنجي نام داشت مدت 5سال در بند هشت زندان مرکزي زاهدان محبوس بود.
همچنين يک زنداني ديگر روز چهارشنبه اول ارديبهشت95 در زندان مرکزي بندرعباس بهدار آويخته شد . اين زنداني که «ه -م» معرفي شده ۳۱ساله بوده است
کيمياي تعادل آنچنان کارآمد است که حتي ميتواند عيد مردم را هم به عزا تبديل کند، البته اين چيزي است که همه باور ميکنند و نيازي به اثبات ندارد، اما براي مستند کردن اتهام! بيلان يکماهه زير را هم نگاه کنيد و تا آخر سالش را از همين ”بهار“ش، بخوانيد.
رژيم سال 95 را با اعدامهاي شتابزده در فرداي تعطيلات عيد شروع کرد
روز 4فروردين شوراي حقوقبشر مللمتحد در نشست خود، مأموريت گزارشگر ويژه حقوقبشر براي ايران را، به مدت يک سال ديگر تمديد کرد. اما عطش رژيم براي اعدام کردن مردم، آنچنان بالا بود که همان روز 6فروردين از اعدام قريبالوقوع يک نوجوان کرد خبر داد
عفو بينالملل داشت به آن حکم اعتراض ميکرد که روز 16فروردين خبر رسيد سه هموطن عرب به اعدام محکوم شدهاند
دو روز بعد دوباره عفو بينالملل داشت از افزايش اعدامها در ايران ابراز نگراني ميکرد و ميگفت در سال گذشته 977تن در ايران اعدام شدهاند. غافل از آنکه اين عدد فقط شامل کسانيست که اساميشان اعلام شده، و گرنه که تعداد اعدام شدگان، بسا بيشتر از اينهاست
هشت نه روز قبل از اين، شوراي ملي مقاومت در اطلاعيهاي به تاريخ 9فروردين خبر داده بود که تنها در زندان سنندج، بيش از 110 زنداني محکوم به اعدام وجود دارد که برخي از آنها هنگام ارتکاب جرم کمتر از 18سال سن داشتهاند. اين اشاره به همان حکم اعدام 6فروردين بود که يک جوان کرد را که در زمان ارتکاب جرم، نابالغ بوده، نگهداشته بودند تا پس از رسيدن به سن بلوغ، اعدام کنند که متأسفانه همين کار را هم کردند
همان اطلاعيه افزوده بود: آمار واقعي اعدامها در دوران رياستجمهوري روحاني به بيش از 2300نفر اعدام شده ميرسد. تعدادي که در 25سال گذشته سابقه نداشته! (اطلاعيه شوراي ملي مقاومت 18فروردين95
به هرحال، دو روز بعد، يعني روز 21فروردين شوراي ملي مقاومت، در اطلاعيه ديگري، از اعدام يک دانشجوي 28ساله به بهانه قاچاق مواد مخدر، در آستانه سفر نخست وزير ايتاليا و موگريني رئيس سياست خارجي اتحاديه اروپا خبر داد (بگذريم که به استناد اسنادي که در همان اطلاعيه به آنها اشاره شده بود، واقعيت امر از سياسي بودن اتهام آن دانشجو حکايت داشت). 4روز بعد، باز هم دبيرخانه شوراي ملي مقاومت از اعدام 14نفر ديگر، همزمان با سفرهاي ديپلوماتيک مقامات اروپايي به تهران خبر داد و اعتراض کرد. نخستوزير ايتاليا و موگريني پيشاپيش خبر شده بودند که فرش سرخي که در ”فرودگاه مهرآباد“ زيرپايشان مياندازند، با خون مردم ايران رنگين شده، هنرمندان و روشنفکران ايتاليايي همه چيز را در اينمورد در يک نامه سرگشاده به نخست وزيرشان نوشته و اعتراض کرده بودند اما مزة ”نفت مفت“ ظاهراً بيش از اين حرفها ميارزد
در چنين حال و هوايي، فروردين تمام شد و روز 30فروردين ”لاريجاني قضاييه؟! “ بر استمرار اعدامها در ايران تأکيد کرد و در واکنش به گزارش حقوقبشر آمريکا، از اساس منکر اعدام در ايران شد و گفت: ما، در ايران اعدام نداريم بلکه فقط قصاص ميکنيم! و سرانجام به آخرين روز فروردينماه رسيده بوديم که رئيس پليس رژيم در تهران از آغاز بهکار هفت هزار مأمور نا محسوس پليس امنيت در تهران خبر داد
و به اين ترتيب فروردين 95 همانطور که با اعدام و سرکوب شروع شده بود، با اعدام و سرکوب هم تمام شد
نکته آخر اينکه: اعداد و ارقامي که در اين گزارش آمده، نشاندهنده همه اعدامها نيست اما نشاندهنده همه توان رژيم براي سرکوب نيست! اينرا بخوانيد
سال گذشته معاونت قوه قضاييه رژيم ضمن اعلام خبر دستگيري يک ميليون و ششصد و شصت و هشت هزار و ششصد و پنجاه وشش نفر گفته بود: ”بيش از اين نميتوان دستگير کرد، چون توانش را نداريم
شنيدن اين حرف بلافاصله شنونده را متوجه اين نکته ميکند که: ”توان“ تورا فهميديم، حالا نوبت مردم است. راستي توان مردم چقدر است؟ سوالي که جوابش را پيشاپيش تاريخ داده: آنقدر که سر هر ديکتاتور شيادي را با کمي پايين و بالا، ”زير آب“ کنند
0 comments:
Post a Comment