Wednesday, June 29, 2016
Home »
» سیر قهقرایی نظام ولایتفقیه
سیر قهقرایی نظام ولایتفقیه
علی اکبر ناطق نوری روز 6تیر95 در سخنرانی بر سر قبر دجال ضمن اشاره به گزارشهایی تکاندهندهیی که کارگزاران خود نظام در رابطه با آسیبهای اجتماعی منتشر کردند گفت: «متأسفانه آمارهایی را خودمان در مورد وضعیت معتادان, کارتن خواب ها, رشوه و… منتشر میکنیم و دشمن این آمار را از خودمان میگیرد و علیه خودمان استفاده میکند… آیا با این وضع در زمینهً های مختلف میتوانیم الگو شویم؟
جالب است که این کارگزار نظام نگران 11میلیون حاشیه نشین، یک و نیم میلیون معتاد و سالانه 600هزار زندانی که رحمانی فضلی وزیر کشور آخوندها به آن اذعان کرد نیست، همچنین نگران 10 میلیون جوان و فارغالتحصیل بیکار که محسن رنانی به آن اعتراف کرد نیست. بلکه شکوه و شکایت این آخوند جنایتکار از انتشار این آمار و ارقام به دست خود کارگزاران نظام است. بگذریم که همین آمارها تنها نوک کوه یخی است که این مهرههای نظام در جنگ و دعوای باندی به آن اشاره میکنند. جالب است که آخوند ناطق نوری توهم الگو بودن نظام را هم دارد
این آخوند جنایتکار در ادامه به ظلم و ستم در بیدادگاههای رژیم اعتراف میکند و میگوید: «روزی یک نفر در دفتر بازرسی نزد من آمد و گفت من هیچ توقعی از شما ندارم و فقط میخواهم که از دادگاه بخواهید به پرونده من عادلانه رسیدگی شود؛ چرا باید تن مردم اینگونه بلرزد و مردم به این اجماع برسند که همه اینها خرابند؟ مردم این را میگویند؛ میگویند اینها اینگونه اند
بله، مدتهاست که مردم چپاول و فساد نظام ولایتفقیه را با گوشت و پوست و استخوان حس کردند. فسادی عمیق و سیستماتیک. اما به نظر شما نتیجه این فساد چه بوده؟ ناطق نوری اینطور پاسخ میده: «همه ما مورد سؤال قرار میًگیریم و باید آسیب شناسی کنیم که چرا پس از ۳۷ سال در بسیاری از مسائل سیر قهقهرایی داشتهایم؟
اما این اظهارات آخوند ناطق نوری بیجواب نماند، دو روز نگذشته آخوند لاریجانی به صحنه آمد و چنین حرفهایی زد: «گاهی توقعات ناصحیح است. یک استدلالات سخیفه. آقای بزرگواری استدلال کرده که من در دفتر کارم آمده و به من گفته که من هیچ توقعی ندارم مگر اینکه شما در دادگستری به آنها بگویید که عادلانه پرونده من را رسیدگی کنند، بعد این آقایی که نقل میکند میگوید که چرا باید اینطور باشه تن مردم بلرزد. واقعاً استدلال را شما میبینید چطوریه. متأسفم برای این ارزیابیهای بیحساب و کتاب… ما ظاهراً گاهی اشتباه میکنیم نقش خودمان را. کسانی که از نعمتهای انقلاب بهرهمند بودهاند الآن نقش اپوزیسیون پیدا کردهاند. تمام محسنات انقلاب را زیر سؤال میبرند، تمام پیشرفتهای انقلاب را زیر سؤال میبردن. امیدهای مردم را ناامید میکنند. آخه چرا؟
واقعیت این است که از طرفی آخوند ناطق نوری اعتراف میکند که نظام ولایتفقیه ناتوان از حل بحرانهای اجتماعی سیر قهقرایی طی کرده و از طرف دیگر آخوند لاریجانی در دستگاه جنگ و دعوای باندی میگوید تو که از «مواهب نظام» برخوردار شدی این حرف را نزن که مردم ناامید میشوند. ناامیدی مردم از نظام هم واژهیی است که اخیراً آخوندها و کارگزارانشان زیاد بهکار میبرند و بهمعنی پا گرفتن اعتراض و قیام است. البته که مردم و جوانهای ایرانی به هیچوجه امیدی به نظام ولایتفقیه نبستند. آنها از این نظام جهل و جنایت گریزانند و خواهان سرنگونیش هستند. نگرانیهای مشترک آخوند ناطق نوری و آخوند لاریجانی هم از همین بابت است
0 comments:
Post a Comment