Sunday, April 10, 2016
Home »
» ما سکوت نمی کنیم
ما سکوت نمی کنیم
در ميان خبرها گشت و گذار مي كردم ، چند خبر نظرم را جلب كرد؛
خودكشي يك كارگر در شهر ري در اعتراض به تمديد نشدن قرارداد كاري
خودكشي يك جوان كارگر در اثر بيكاري در جوانرود
خودكشي 16 زن و 9 مرد طي شش ماه در گرگان
خود كشي يك كارگر به جان آمده از فقر در بندر انزلي
خود كشي دو كارگر شهرداري به فاصله يك ماه و بالاخره خودكشي يك پدر كارگركه با ريختن سم در چاي صبحانه، خودش و سه كودكش را از اينهمه بدبختي ناشي از بيكاري و گراني خلاص كرد.
باخودم فكر ميكنم: پدري كه 6 ماه كار طاقت فرسا مي كند ولي حقوقي نمي گيرد چطور بايد به خانه بيايد و با فرزندانش مواجه شود؟ راستي عيد امسال بر كارگران ايران چطور گذشت؟ مادري كه يك سال تمام، كارگري كرد و خون جگر خورد ولي حقوقش كفاف حتي شام چند شب را نمي دهد، چه راه حلي در پيش روي خودش براي خلاصي از اين وضعيت دارد؟ راستي جواب گريه هاي سارا و اشک های محمد كه مي خواهند به مدرسه بروند ولي بايد در خيابان كفش مردم را واكس بزنند چيست؟ راستي چرا مريم بايد صبح تا شب بجاي درس و مدرسه در خيابان ها لاي ترافيك ماشينها آدامس بفروشد؟ و راستي گناه اكبر كه بايد در سن 6 سالگي در كوره هاي آجرپزي كار كند چيست؟ آيا راهي براي خلاصي از اين وضعيت وجود دارد؟
با خودم گفتم وقتي كه دستمزد كارگران به كمتر از يك چهارم خط فقر مي رسد، وقتي كه خط فقر براي كارگران تبديل به خط فلاكت و بعد هم تبديل به خط مرگ مي شود، آيا راه ديگري جز خودكشي باقي مي ماند، شايد همين بهترين راه باشد
در اين افكار جمله اي نظرم را جلب ميكند: بیش از 5800 حرکت اعتراضی کارگری در سال ۹۴ نشان داد که جنبش حقطلبانه زحمتکشان سر ایستادن ندارد و حقوق پایمال شده خود را به هر قیمت از گلوی غارتگران حاکم بیرون میکشد
اين جمله مثل برق تمام وجودم را فراگرفت. به خود مي گويم: پس راهي هم هست! پس خودكشي آخرين راه كار نيست. خودكشي اصلا راه حل نيست، راه حل ايستادن و كوتاه نيامدن است؛ اعتراض است، اعتراض و تسليم نشدن ، ننشستن در برابر ظلم و تلاش كردن براي گرفتن حق
ولي من كه كارگر نيستم ، من دانشجو هستم ، من معلم هستم ، من دكترم ، من پرستارم
نه نه من ايرانيم ، من انسانم ، غيرت دارم ، زندگي در ذلت را بر نمي تابم،نمي توانم ببينم كه برادرم يا پدرم در اين فشار زندگي مي كنند،
روز كارگر روز من هم هست، برادر من يك كارگر است ، خواهرم كارگر است ، هموطنم كارگر است، پدري كه خودش را كشت اگر ميدانست كه من را در كنار خود دارد هرگز اين فاجعه رخ نميداد!
بلند مي شوم، در روز كارگر با تمامي كارگران همصدا مي شوم و حقوقمان را فرياد مي كنيم، ما سكوت نمي كنيم ، ما از نشستن در ذلت خسته ايم پس ايستادن را بر مي گزينيم
چه بايد كرد
بايد كه فرياد همه كارگران مظلوم كشورمان بشويم، با نوشتن شعارهاي كارگري حق كارگران ميهنمان را در همه جا فرياد بزنيم، در صحبت با كارگران و بيان حقايق دردها و نارسايي هاي كار آنها اجازه ندهيم غارتگران حاكم به دروغ اينطور جلوه بدهند كه مشكلي وجود ندارد و بر درد و رنج كارگران سر پوش بگذارند
وعده ما از امروز تا روز كارگر در هر كوچه و خيابان با شعار كار نان آزادي با رزم سرنگوني . بياييد صداي در گلومانده كارگران باشيم
كانال تلگرام ما
https://telegram.me/onlinepress
0 comments:
Post a Comment